آخرین متن
خانواده، جوان، هویت دینی
تاريخ : سه شنبه 1 آذر 1390

به نزد آنکه جانش در تجلی است

همه عالم کتاب حق تعالی است

از او هر عالمی چون سوره ای خاص

یکی زان فاتحه و آن دیگر اخلاص

کتاب حق بخوان از نفس و آفاق

مزیّن شو به اصل جمله اخلاق

جاذبه های معنوی و گرایش های دینی نیاز فطری آدمی است. هر یک از انسان ها مستقل از تعلیم و یادگیری، در درون خود تمایل به عبادت و بندگی خدا را احساس می کند و علاقه ذاتی به عشق، پرسش و ستایش پروردگار دارد. برخی از صاحب نظران نظیر «موریس دبس» معتقدند:

»جوانان با ندای ارزش ها به لرزه درمی آیند«.

و بعضی دیگر مانند «دوریس اودلوم» بر این باورند که:

«معنویات، داربست وجودی نسل جوان است

ظهور زیبا و ارزنده این پدیده خجسته در اعمال و رفتار دینی افراد احساس می شود و نسبتی بین آدمی با دین می آفریند که در مقوله «هویت دینی» و «گرایش های معنوی» قابل بیان و توضیح است.

در یک نگاه، آرمانِ عقاید و باورهای آسمانی ایجاد تصویری در ذهن شخص است که احساس فردی و جمعی، هویت را در او تقویت می کند و در پی آن احساس «تعهد» و «مسؤلیت» در برابر ارزش ها و باورهای مکتب را ریشه دار می سازد. یکی از کارشناسان یونسکو معتقد است:

اولین هدف آموزش و پرورش، القای ارزش های نیرومند انسانی به جوانان ما است، به گونه ای که با انسانیتی بهتر و والاتر رشد نمایند. آنها باید مفهوم انسانیت را بیاموزند و تا زمانی که زنده اند به مضامین آن مقید باشند.

با وجود اهداف سیاست ها و تصمیم های مکتوب ما، من فکر می کنم، این همان چیزی است که کمبود آن در نظام آموزش امروز کشورهای پیشرفته و کشورهای در حال توسعه، شدیدا احساس می شود.

ظاهرا در تلاش برای تعالی علمی، انسانیت از آخرین جایگاه ارزشی برخوردار است و در حقیقت تحت پوشش تعالی علمی، ارزش های انسانی، احساس همدردی، عاطفه و محبت پایمال شده اند و رقابت برای تعالی علمی برای یکایک افراد یا یک گروه از دانش آموزان یک مدرسه، یک کالج یا یک دانشگاه، باری سنگین بر دوش انسانیت نهاده است.

دانش آموزان برای تلاش بیشتر در راه کسب تعالی علمی و ورزشی، علنا به بی اعتنایی و بی عاطفگی تشویق می شوند. این رقابت به قیمت انهدام کلیه ارزش هایی تمام می شود که باید به وسیله آموزش و پرورش به بشریت تفهیم و القاء گردد

انتظار نسل جوان از «معنویت» و «دین» چیست؟

معنویت گرایی صفتی قدسی است که جوانان و نوجوانان را زینت می بخشد و نسل نو در هر عصری در صدد آن است دنیا را اصلاح کند و عدالت را گسترش دهد. به موازات پیچیدگی و دشواری فزاینده زندگی، نیاز جوانان به معنویت و گرایش های دینی جدی تر احساس می شود و اگر مشاهده می شود کشش های معنوی در این دوران، بیش از سایر سنین زندگی است، رمز آن را باید در فطرت زلال و خودآشنای جوانان در این ایام جستجو نمود. اما از آن سو، انتظارات و خواسته هایی شایسته از سوی نسل نو نسبت به دین و معنویت وجود دارد که از آن میان این جلوه ها بیشتر قابل توجه است:

* یافتن پاسخی مطمئن به زندگی و «چرایی» آن.

* یافتن تکیه گاهی مطمئن در دنیای پرشتاب و متغیر امروزی.

* حل معضلات زندگی و مشکلات روزمره مادی و معنوی که به طور معمول از عهده آنها برنمی آیند.

* پر کردن خلأهای آرمانی و مفهومی زندگی به مدد معنویتی منطقی و مستدل.

* اقناع کردن، حس مذهبی، یا «بعد چهارم روح انسانی

* چگونگی لذت های معنوی و تفریح و تفرج های روحی و راهکارهای آن.

* غلبه بر احساس بیهودگی و پوچی و از درون تهی شدن یا راههای جلوگیری از «تحلیل رفتن» و «از درون تهی شدن».

آنچه «هویت دینی» و «جلوه های معنوی» به انسان می دهد

1. پاسخ به پرسشهای بنیادین فکری فرهنگی

اولین و مهمترین دستاورد «هویت دینی» و «جلوه های معنوی» پاسخ به پرسش های بنیادین و عمیق آدمی است.

«ساموئل هانتینگتون» معتقد است:

«دین برای کسانی که با پرسش هایی از این دست رو به رو هستند که:

ـ من کیستم؟

حضرت آیت الله خامنه ای:

تقوایی که از بشر

خواسته شده است،

این است که مراقبت کند

تا راه را پیدا کند،

مراقبت کند تا راه را گم نکند،

مراقبت کند تا هدف را فراموش نکند.

ـ و به کجا تعلق دارم؟ پاسخهای قانع کننده ای دارد

زمانی «نیچه» فیلسوف برجسته آلمانی گفت:

«اگر آدمی بداند «چرا» باید زندگی کند، قادر است با هر «چگونه»ای بسازد

منظور نیچه به طور کامل روشن است، زیرا اگر «کلیت زندگی» برای آدمی قابل تفسیر و تحلیل باشد؛ در سایر موارد نیز می تواند با آگاهی، گام بردارد. دین نهایت حرکت آدمی را به سوی خدا و تکامل معنوی می داند و او را نیز جانشین خداوند در زمین معرفی می کند. بی دلیل نیست اندیشمندان دینی هماره توصیه هایی قدسی به شیفتگان دانش و دانایی مطرح می کنند که:

هدف از بعثت پیامبران، یعنی هدف از آفرینش انسان، تزکیه و تعلیم و آموزش های اخلاقی و عملی انسانهاست.

تقوایی که از بشر خواسته شده است، این است که مراقبت کند تا راه را پیدا کند، مراقبت کند تا راه را گم نکند، مراقبت کند تا هدف را فراموش نکند.

هر کس به اندازه فهم و همتش از نعمت های الهی استفاده می کند، انسان باید کسب معرفت و نورانیت کند، انبیا آمده اند تا همت بشر را بالا ببرند، اطاعت کامل مطلق، کمال است.

و همچنین شاعران شیرین گفتار با بینش بهشتیِ خویش سروده هایی اینگونه بیان می کنند:

تو را ز کنگره عرش می زنند صفیر

ندانمت که در این دامگه چه افتادست؟

کیمیائیست عجب بندگی پیر مغان

خاک او گشتم و چندین درجاتم دادند

بکوش خواجه و از عشق بی نصیب مباش

که بنده را نخرد کس به عیب بی هنری

2. جهت بخشیدن به زندگی

رهاورد روشنی بخش دیگری که هویت دینی و معنوی به همگان به ویژه نسل جوان می بخشد، جهت مند شدن زندگی است که در پرتو آن بیهودگی، پوچی و تحلیل رفتن و از درون تهی شدن از انسان دور می شود.

«عمر طولانی آرزوی اکثر افراد است؛ ولی خوب زیستن، آرمان افراد انگشت شماری است. (ج.هیوز) در زندگی دو هدف شایسته وجود دارد: یکی اینکه آنچه می خواهیم به دست بیاوریم، و دیگر اینکه از آنها بهره ببریم. تنها خردمندترین افراد بشر هستند که به دومی دست می یابند.». (لوگان پیرسال اسمیت، رهبر مذهبی آمریکایی) بقیه افراد انبار کردن و اضافه نمودن را هدف اصلی خویش می دانند، بدون آنکه بدانند چرا چنین می کنند؟ صاحب نظران با دیدن اینان می گویند: «باید روی بسیاری از قبرها چنین نوشت: در سی سالگی چشم از جهان فرو بست و در شصت سالگی به خاک سپرده شد.». (نیکلاس مری بتلر)

بی دلیل نیست که برخی به این باور رسیده اند:

«زندگی به معنای واقعی و حقیقی بسیار مشکل است و بیشتر مردم فقط در مرحله «وجود» به سر می برند.» (اسکار وایلد)

و بعضی دیگر می گویند:

زندگی بازیچه دست اقبال نیست بلکه فرصت عظیمی است که باید از آن استفاده کرد و مغتنمش شمرد. (دکتر ماردن)

تعدادی نیز فراتر از امروز زودگذر و فریبا، با دیده ای زیبا به پشت صحنه ها می نگرند و می گویند:

* زندگی به وجود آوردن اثری جاودان است. (وینه)

* زندگی موهبتی است الهی و مقدس. (لانگ فلو)

این بینش بالنده نگاهی نو و نورانی به انسان می بخشد تا پس از پایان فرصت حیات همچون برخی افراد ظاهر بین و سطحی نگر نگوییم:

«ای کاش دانسته بودم چگونه زندگی کنم یا کسی را یافته بودم که طریقه زندگی را به من تعلیم دهد.» (تئودور پارکر)

3. نگاه و نگرش مثبت به آینده

هویت دینی و حالات معنوی برای نسل جوان، به منزله تقویت روحیه امیدواری و نشاط برای آینده ای بهتر است تا هرگز غبار یأس و نومیدی بر روح و روان انسان سنگینی نکند.

«آینده سبز» ویژگی منحصر به فرد اندیشه شیعی است که آیین اسلام به همگان توصیه می کند. در این باور، نسلی منتظر و امیدوار را می بینیم که هرگز زندگی را تاریک و تیره نمی یابند، بلکه هر روز در انتظار روزنه ای روشنی بخش و فردایی سبز و زیبا همراه با رهبری جهانی و عالمتاب برای گسترش قسط و عدل به سر می برند و چون منتظر «مصلح» است، در صدد برمی آید همسو، و همرنگ با امام خود گردد، خود را «صالح» می کند و لحظه ای نومید و مأیوس نمی گردد.

رهبر کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی (ره) با نگاه نورانی و نفس مسیحایی خویش نقشه شیطانی دشمنان را اینچنین می دید و بیان می نمود:

«از توطئه های مهمی که در قرن اخیر خصوصا در دهه های معاصر و به ویژه پس از پیروزی انقلاب، آشکارا به چشم می خورد، تبلیغات دامنه دار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملتها، به خصوص ملت فداکار ایران، از اسلام است. گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که هزار و چهارصد سال قبل وضع شده است، نمی تواند درعصر حاضر کشورها را اداره کند یا آنکه اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است و در عصر حاضر نمی شود کشورها را از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند».

اسلامی که بیشترین تأکید خود را بر اندیشه و فکر قرار داده است و انسان را به بازداری از همه خرافات و اسارت قدرت های ارتجاعی و ضد انسانی دعوت می کند، چگونه ممکن است با تمدن و پیشرفت و نوآوری های مفید بشر که حاصل تجربه های اوست سازگار نباشد؟

انقلاب اسلامی ایران در عصر عسرت و مهجوریت «دیانت» بر فرهنگ و تمدن غالب پیروز شد و بار دیگر اسلام را به عنوان دینی زنده و نجات دهنده به صحنه باز گرداند تا نیاز جدی بشر به دین اثبات شود و آیین اسلام به عنوان دینی جاودان تا همیشه هستی نمایان گردد.

4. وحدت اعتقادی

«برنارد لیویس» معتقد است در جهان اسلام «در موارد اضطرار، مسلمانان بارها این تمایل را نشان داده اند که در قالب یک وحدت دینی، هویت بنیادین و ایمان خود را باز یابند، یعنی هویتی که نه با معیارهای قومی یا سرزمینی، بلکه به وسیله اسلام تعریف شده باشد

وحدت کلمه و کلام و وحدت پیام از مهمترین عوامل پیروزی مسلمانان ایران و دیگر ادیان بر ابرقدرتهای جهانخواراست که امام والا مقام (ره) با نگاه روح اللهی خود بدان نگریسته، می فرمود:

«روی موازین مادی، روی موازین عادی، باید با یک یورش، ما از بین رفته باشیم... لکن قدرت ایمان، پشتیبانی خدای تبارک و تعالی، اتصال به ولی عصر(عج) شما را پیروز کرد.

برادران من! از یاد نبرید این رمز پیروزی را، این وحدت کلمه ای که در تمام اقشار ایران پیدا شد، معجزه بود. کسی نمی تواند این را ایجاد کند، این معجزه بود، این امر الهی بود این وحی الهی بود نه کار بشر؛ رمز پیروزی شما اول ایمان ثابت و بعد وحدت کلمه، این دو مطلب را حفظ کنید

5. زمینه ساز هویت تمدنی

رابطه ادیان و تمدن ها یکی از مباحث مهم و تعیین کننده در میان تاریخ نگاران و تمدن شناسان است. اهمیت این موضوع به گونه ای است که برخی معتقدند «دین، ویژگی هر تمدنی است» و بعضی دیگر بر این باورند:

«ادیان بزرگ شالوده هایی است که تمدن های بزرگ بر آن بنا شده اند. از پنج دین جهانی، دینی چون اسلام تداعی کننده تمدن های بزرگ است و دین هایی که به سرعت به فرقه های مذهبی مختلف تبدیل گردید چنین قدرتی را نیافتند

«مسلمانان خود، تمدن گشتند و دانش و ادب و فرهنگ را از سقوط قطعی نجات دادند

معمار بزرگ انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) نیز رابطه دین وتمدن را چنین تفسیر می فرماید:

«اسلامی که بیشترین تأکید خود را بر اندیشه و فکر قرار داده است و انسان را به بازداری از همه خرافات و اسارت قدرت های ارتجاعی و ضد انسانی دعوت می کند، چگونه ممکن است با تمدن و پیشرفت و نوآوری های مفید بشر که حاصل تجربه های اوست سازگار نباشد؟»

با توجه به مبنایی چنین برجسته و بالنده، هویت دینی و ارزش های معنوی، زمینه های شکل گیری هویت تمدنی و احیای پیشرفت های والای صنعتی را به همراه خواهد داشت و نوید دانش و ادب و فکر و فرهنگ انسان ساز و تمدن سازی را به همه عصرها و نسل ها می دهد.

6. محبوبیت و مقبولیت اجتماعی

آموزه ها و ارزش های دینی علاوه بر آنکه پاسخی است به نیاز فطری خداجویان بر پذیرش اجتماعی آنان نیز اثرگذارست. زیرا فطرت های پاک و زلال، موحدان و خداجویان را با توجه به ارتباطات قدسی و نیروی بازدارنده معنوی و درونی، بیش از دیگران قابل اعتماد می دانند، هرچند خود به دلایل آن آگاه نباشند.

این رخداد خجسته اجتماعی در نگاه آیات قرآنی رهاورد لطف رحمانی دانسته شده است. لطفی که خداوند خود در قلوب پاک و تابناک قرار می دهد تا افزون بر برکات ابدی، حسنات دنیوی نیز به همراه داشته باشد.

به این آیه توجه کنیم:

«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا؛

همانا کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دهند به زودی [خدای [رحمان برای آنان محبتی [در دل ها] قرار می دهد

امیر مؤمنان علی(ع) نیز با زیبایی و توانایی هر چه تمامتر، اصلی از اصول روانشناسی و جامعه شناسی را برای آنان که آبروی اجتماعی و موقعیت مردمی را امتیاز والا برای خدمت رسانی به انسانها می دانند، ترسیم می فرماید:

«کسی که بین خود و خداوند را اصلاح کند [و به وظایف خویش عمل نماید]، خداوند بین او و مردم را اصلاح می کند [و موقعیت و محبوبیت اجتماعی نصیب وی می گرداند].»

بی دلیل نیست که فرزانگان و دانش آموختگان مکتب اهل بیت(ع) به دور از واژه ها و عبارات ظاهری و گاه تصنعی و دروغین برای جلب علاقه مردم، تنها به «مقلب القلوب» توجه دارند و «ارزش الهی» را پیش از «ارزش مردمی» می جویند. بر این باورند دل ها به دست گرداننده دل ها یعنی خداوند تبارک و تعالی است و هرچه آن خسرو کند، شیرین بود و می گویند:

ما نور چشم مادر این خاک تیره ایم

آبای انجم فلکی را نبیره ایم

گر کرده ای تجارت هندوستان عشق

دانی که ما متاع کدامین جزیره ایم

با «اوحدی» معاشرت روح قدسیان

نشکفت از آن، که ما همه از یک عشیره ایم

7. شأن و منزلت جوانی

هویت دینی جوان را در جایگاهی ارزشمند و چشمگیر قرار می دهد و تعابیر والایی در شأن نسل نو بیان می کند. زیرا جوان را از یک سو به ملکوت نزدیکتر از دیگران می داند و از دیگر سو معتقد به تکریم و بزرگداشت وی است و بر مبنای مکلف شدن به تکلیف الهی، او را همتراز و همشأن بزرگسالان می داند.

رسول اکرم (ص) در سخنی آسمانی سفارش این نسل آرمان خواه و حق طلب را به دیگران نموده، درباره روحیات جوانان می فرماید:

«اوصیکم بالشُبان خیرا فانّهم ارقّ افئدة ...؛

در باره جوانان به شما توصیه به خیر و نیکی می کنم چرا که آنان دل هایی نازک تر دارند. خداوند مرا به پیامبری و بشارت و انذار برانگیخت جوانان به من گرویدند و یاری ام کردند (اما) بزرگسالان و پیران به مخالفت با من برخاستند

امام صادق(ع) نیز با ظرافت زیبایی به روحیات و صفات نسل جوان اشاره کرده به یکی از اصحاب خود می فرماید:

«جوانان را دریاب چرا که آنان زودتر از دیگران به کارهای خیر روی می آورند ...» و نیز می فرماید: «جوان پارسا و مؤمن که به قرائت قرآن بپردازد، قرآن با گوشت و خون او می آمیزد

«فضیلت و برتری جوانان» فرازی فروزان در سخنان درس آموز معصومان(ع) است که پیامبر پر مهر اسلام درباره آن به اباذر فرمود:

«ای اباذر! هیچ جوانی به خاطر خدا از دنیا و سرگرمی های آن روی نگرداند و جوانی خویش را در طاعت خدا پیر نکند، مگر این که پروردگار پاداش هفتاد و دو صدیق را به او عطا فرماید و خداوند به او می فرماید:

ای جوانی که به خاطر من دست از شهوات خویش برداشتی تو نزد من همانند برخی از ملائکه من هستی

در گفتاری دیگر برتری جوان عابد در کلام رسول گرامی اسلام(ص) چنین بیان شده است:

«فضیلت جوان عابد که از آغاز جوانی عبادت کند، بر پیری که وقتی سن بسیار یافت رو به خدا نماید و به عبادت بپردازد، همانند فضیلت پیغمبران بر سایر مردم است

ناگفته پیداست که علت محبت پروردگار به جوان و پاداش والای خداوند به او و همچنین فضیلت بخشیدن به نسل نو، مرهون جلوه های دینی و صفات و روحیات معنوی جوانان است که در ادبیات مذهبی «عنایت خاص خداوند» نام گرفته است، در حالی که در دیگر جوامع، گروهها و یا افراد به دور از نورانیت دینی و مذهبی، جوانان گاه به ابزاری برای اهداف پلید و ناپاک سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و یا اقتصادی تبدیل می شوند که حاصلی جز بی حاصلی برای شخصیت آنان نخواهد داشت.

8. معنا بخشیدن به جهان

هویت دینی و روحیات معنوی معنای جدیدی به جهان می بخشد و موجب احساس همدلی و یگانگی با جهان هستی و جهان آفرین می شود.

جوانان و نوجوانانی که از رهگذر آموزه های دینی به دنیای اطراف خود می نگرند با طبیعت زیبا، ستارگان درخشان، کوههای بلند و دره های مرموز و با ابهت احساس خویشاوندی می کنند.

ویلیام جیمز نقش دین در زندگی را اینگونه ترسیم می کند:

«وقتی که خدا را در همه چیز می بینیم، در پست ترین چیزها، عالیترین حقایق را خواهیم یافت، حقیقتا که دنیا، دنیای دیگری جلوه خواهد کرد.

قیافه دنیا در نظر مردم با ایمان فرق می کند، مردم مذهبی به طور کلی قبول دارند که هر واقعه و امری که به زندگی آنها ارتباط دارد، به نظرشان انعکاسی از مشیت الهی است و این مشیت الهی که از نظر پنهان است در نمازها و دعاها به شدت مشهود می گردد. اگر نیرویی برای تحمل پیشامدها لازم باشد، در اثر دعا و نماز به دست می آید

«اثبات» و «انکار» خدا برای افراد مختلف در دیدگاههای صاحب نظران جایگاهی برجسته دارد. «جان باکن» نویسنده و سیاستمدار اسکاتلندی می گوید:

«کسی که منکر خداست، از داشتن حامی نادیدنی محروم است

«ویکتور هوگو» نویسنده مشهور فرانسوی نیز بر این باورست:

«یک پرنده کوچک که زیر برگها نغمه سرایی می کند، برای اثبات وجود خدا [و انس با او در لحظه های مختلف حیات]کافی است

افزون بر «اثبات»، «احساس» خدا در لحظه های زندگی نکته ای تاثیرگذار است که «روت کرت» درباره آن می گوید:

«اگر بخواهی برای تمام شادمانی هایی که آفریدگار به تو داده است شکر کنی، دیگر وقتی برای گله گذاری نخواهی داشت

رسالت ما در قبال جوانان

موارد عمده ای از نقشهای مؤثر پدران، مادران، مربیان و مبلغان برای نسل جوان عبارتند از:

1. تفهیم این واقعیت که «معنویت» و «رابطه با خداوند» فقط به روزهای سخت زندگی محدود نمی شود، بلکه تجلی کامل ارتباط با پروردگار، در همه فراز و نشیبهای زندگی، قابل مشاهده است.

به عزیزان خود بگوییم آنان که در روزهای شاد و زیبای زندگی به یاد پروردگارشان هستند، او نیز آنها را در روزهای سخت و تلخ زندگی تنها نخواهد گذاشت، به شرط آنکه «توجه»، «مراقبت» و «مواظبت» در ساعات حیات خود داشته باشیم که:

«فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا ...» «سَیَجْعَلُ اللّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرا؛

پس [بدان که] با دشواری، آسانی است. آری با دشواری، آسانی است... خدا به زودی بعد از سختی آسانی فراهم می کند. [یسر و راحتی، وعده خداوند به دین باوران گرفتار است.]»

2. آثار سازنده و ارزنده معنویات را در جنبه های فردی و اجتماعی برای جوانان بازگو کنیم، تا در پرتو این شناخت و اندیشه، انگیزه ای قوی و تمام عیار برای ارتباطات معنوی و عبادی با پروردگار خویش بیابند. چنانکه در آینه های آیات آسمانی جلوه های درس آموزی برای امروز و فردای زندگی خود می یابیم که:

معنویات، امروز و فردای ما را سرشار از حسنات و برکات می کند: رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النّارِ.

لذّات معنوی و بهره های روحانی برتری والایی نسبت به لذات مادی دارد: أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ.

3. جوانان را آگاه کنیم که برخورداری از معنویت، بر عوامل بازدارنده ای همچون اضطراب ها و استرس های زندگی غلبه می کند، و اطمینان و آرامش روحی و روانی به انسان می بخشد، نعمت های مفید و مؤثری که باعث ثبات شخصیت، اعتماد به نفس، بروز خلاقیت ها و ظرفیت های درونی و تدبیر دقیق و درست در زندگی می شود. در پرتو آن «خودشکوفایی» پدید می آید و امید به آینده، ایمان به پروردگار و اطمینان به تلاش ها و کوشش های خود بیش از پیش می گردد تا دشواری های پیدا و پنهان زندگی بی هیچ هراس از راه ما کنار زده شود و به سلامتی، بر بلندای نیکبختی و سعادت دست یابیم.

بی گمان آشفتگی درونی و فشارهای روانی تمامی فرصت های سازنده را از آدمی می رباید و گاه از ترس مرگ، مرگ زود هنگام نصیب انسان می سازد.

ز اضطراب دل آن زلف تابدار شکست

زخامکاری این میوه، شاخسار شکست

ز اضطراب دل ایمن چسان شوم صائب؟

که شیشه در بغل من هزار بار شکست

4. شیوه های نزدیک شدن به پروردگار را به جوانان و نوجوانان عزیز ارائه دهیم، شیوه هایی که هم از طریق عقل و هم از راه عشق می تواند، انسان را واصل به حقیقت نماید. اگر «دکارت» با گام های عقل به خدا رسید، «پاسکال» با جهش عشق خود را به محبوب رسانید. خدای دکارت و خدای پاسکال، یکی است، ولی راههای وصل به او، متفاوت است! آنکه «فطرت» و «سرشت» انسان یادآور اوست و در لحظات آرامش و انس ما را به او راهنمایی می کند همان پروردگار مهربان و آفریننده بی همتاست.

چنانکه حضرت امام صادق(ع) به فردی که از خالق آسمانها و زمین سؤال کرد فرمود:

ـ آیا تا کنون سوار کشتی شده ای؟

ـ آری.

ـ آیا کشتی دچار سانحه و شکستگی شده است که هیچ فریاد رسی نداشته باشی و شنا نیز ندانی؟

ـ آری.

امام فرمود: آیا قلب تو توجه به نیرویی نجات بخش نمی یابد که قادرست تو را از این ورطه هلاکت بیرون برد؟

ـ آری.

حضرت ادامه دادند:

«او خداوند توانمند بر نجات بخشیدن [انسان [است. هنگامی که هیچ نجات بخشی وجود ندارد و هیچ فریادرسی به چشم نمی خورد - هنگامی که کمک می طلبیم

5. به جوانان و نوجوانان یادآوری کنیم بهره گیری از معنویت به آدمی شخصیت و ساختاری منطقی و قابل اعتماد می بخشد، و فرد در پرتو چنین شیوه و منشی قادر خواهد بود در جامعه جایگاهی در خور پیدا کند، دوستان بسیاری جذب نماید و ارتباط سالم و فعالی پایه ریزی نماید.

نیم نگاهی گذرا به صحنه های دور و نزدیک، یادآور این حقیقت است که با دستیابی به گوهر شخصیت خویش در پرتو تعالیم دین و آیین، انسان منفعل، مُدگرا و خیال پرداز که تمام حیات و هستی خود را در کیف و کفش و کلاه یا تیپ و ماشین و لباس می بیند، به فردی فعّال حقیقت گرا و خردمند تبدیل می شود که از فرسنگ ها فاصله، عطر گلستان شخصیت او مشام جان را نوازش و آرامش می بخشد.

چنین شخصی، دارای ابتکار و استقلال و صاحب فکر و اراده ای ارزشمند می شود و به عنوان الگویی قابل پیروی در برابر دل ها و دیدگان افراد مطرح می شود، راحت و روان، بی هیچ ریا و تزویری زندگی می کند، شخصیتی که دارد، نمایان می سازد، با پرهیز از پوچی و یا استفاده از الفاظ پوشالی و دروغین، حقیقت حیات خویش را در رشد و تعالی معنوی می نگرد و همیشه و هر حال با چشمانی سبز از زیبایی های روحانیت و معنویت به تماشای هستی می نشیند تا به مقام والایی دست یابد و بگوید:

چون بنگرم در آینه عکس جمال خویش

گردد همه جهان به حقیقت مصورم

ارواح قدس جمله نمودار معنیم

اشباه انس جمله نگه دار پیکرم

6. مطالعه زندگینامه بزرگان دین و سیره اولیای الهی و یا حضور در محافل معنوی و انس عبادی صالحان، تأثیری بسیار در تقرب انسان به پروردگار سبحان دارد و شیوه شایسته بندگی و تابندگی را به همگان به ویژه نسل جوان نشان می دهد.

ای خوشا سودای دل از دیده پنهان داشتن

مبحث تحقیق را در دفتر جان داشتن

سر بلندی خواستن در عین پستی، ذره وار

آرزوی صحبت خورشید رخشان داشتن

راز آنکه امیر مؤمنان علی(ع) به کمیل بن زیاد سخن از سه قسم بودن مردم مطرح می فرماید، توجه حضرت به «الگویابی» و «الگوخواهی» افراد در سالهای آغازین زندگی است.

امام قسم نخست مردم را عالمان ربّانی و اندیشمندان الهی می داند که گفتار و رفتار آنان اسوه ای زنده و بالنده برای همگان است، دوم کسانی که خود عالم نیستند اما شیفته و شیدای «دانستن» و «یافتن» حقایق هستی هستند؛ یعنی آموزندگانی بر صراط مستقیم اطاعت و عبادت که با آموختن دانش یافتن بینش در صدد کسب کمال و تعالی هستند و سرانجام افرادی که نه خود سکاندارند و نه دست در دست سکانداران کشتی پر تلاطم زندگی دارند تا به ساحل سعادت و رستگاری برسند، بلکه همچون خار و خاشاکی هستند که هر روزی به رنگی و در پی زنگی هستند و با هر بادی به این سو و آن سو حیرانند نه از نور علم بهره ای دارند و نه به رکن محکمی دست یافته اند، بی آنکه بدانند «کجا» می روند و «چرا» می روند.

آشنایی با سیره و سخن صالحان و پاکان، راه درست زندگی و شیوه های روشنگری به انسان می آموزد تا هرگز ارزشهای راستین حیات را فراموش نکند و معنویت و روحانیت را رکن اصیل و استوار زندگی قرار دهد. ان شاءاللّه .

پی نوشتها: ــــــــــــــــــــــــــ

رسول اکرم(ص):

در باره جوانان به شما توصیه به خیر و نیکی می کنم چرا که آنان دل هایی نازک تر دارند. خداوند مرا به پیامبری و بشارت و انذار برانگیخت جوانان به من گرویدند و یاری ام کردند (اما) بزرگسالان و پیران به مخالفت با من برخاستند.

هویت دینی و روحیات معنوی معنای جدیدی به جهان می بخشد و موجب احساس همدلی و یگانگی با جهان هستی و جهان آفرین می شود.

ویلیام جیمز:

وقتی که خدا را در همه چیز می بینیم، در پست ترین چیزها، عالیترین حقایق را خواهیم یافت، حقیقتا که دنیا، دنیای دیگری جلوه خواهد کرد.

ویکتور هوگو:

یک پرنده کوچک که زیر برگها نغمه سرایی می کند، برای اثبات وجود خدا [و انس با او در لحظه های مختلف حیات]کافی است.

پیام زن
جوان از دیدگاه قرآن و عترت
آخرین مطالب سایت
یادداشت روز
کتابشناسی جوانان
گالری
Copyright © 2009 The AhlulBayt World Assembly . All right reserved