• تاريخ: يکشنبه 26 مهر 1388

تعریف اهل‏بیت


           

نويسنده: آيت‏الله جعفر سبحانى

پیامبر(ص) برای هدایت انسان‏ها و رساندن آنان به كمال، مبعوث به رسالت گردید، و قرآن این كتاب آسمانی و معجزه جاویدان بر وی وحی شد تا در پرتو آن گمگشته‏گان، راه نجات را بیابند. او معصوم بود و دینش دین خاتم، او مرجع علمی، سیاسی و قضایی امت اسلامی بود و هست و این سه از شؤون اویند. اهل بیت پیامبر(ص) كه در قرآن مودت آنان مزد رسالت تلقی شده است برای ادامه ی راه نبوت و با همان شؤون و وظایف پیامبر(ص) ، برگزیده شده اند الا این كه دیگر بر آنان وحی نمی گردد. آنان معصوم هستند و‏هادیان امت و از این رو سنت (قول، فعل و تقریر) آنان نیز حجت است.
       
جا دارد به مختصری از کتاب اهل‏البيت عليهم السلام، سماتهم و حقوقهم فى القرآن الكريم تالیف آيت‏الله شيخ جعفر سبحانى در همین رابطه که به زبان عربی منتشر شده اشاره کنیم:
       
       
شناسنامه كتاب:
       
اين كتاب به طرح و بيان آيه تطهير (احزاب/33) و آيات مربوط به اهل‏بيت(عليهم السلام) مى‏پردازد. زبان كتاب عربى است و به قطع وزيرى در 183 صفحه، توسط انتشارات مؤسسه امام صادق(ع) در قم منتشر شده است. چاپ اول اين كتاب در سال 1420 هجرى قمرى و با شمارگان 2000 نسخه توزيع شده است.
       
مؤلف محترم در بخشى از مقدمه كتاب به بيان هدف از تاليف كتاب پرداخته و مى‏گويد:
       
اهل‏بيت عليهم السلام در قرآن از اهميت بالائى برخوردارند و قرآن در آيات زيادى خصوصا آيه تطهير «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل‏البيت و يطهركم تطهيرا» ترجمه: خدا فقط مى‏خواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند . «احزاب/33» به طرح خصوصيات، فضائل، حقوق و موضوعات مربوط به ايشان پرداخته است. و به خاطر همين اهميت، بسيارى از علماء شيعه و سنى در اين باره كتاب و رساله نگاشته‏اند و درباره هويت اهل‏بيت عليهم السلام و مناقب و فضائلشان سخن رانده‏اند.
       
مؤلف سپس مى‏افزايد:
       
اخيرا دو كتاب درباره موضوع«اهل‏بيت» توجه مرا جلب كرد، يكى به نام «حقوق اهل‏بيت(عليهم السلام)» تاليف «ابن تيميه» (متوفى سال 728 ه.ق.) و ديگرى «الشيعة و اهل‏البيت» تأليف نويسنده معاصر «احسان الهى ظهير»، و هر دو كتاب تلاش بسيار كرده‏اند تا ثابت كنند كه آيه تطهير «احزاب / 33» درباره همسران پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) مى‏باشد، خصوصا كتاب دوم كه از اين جهت سخيف‏تر از كتاب اولى است، چرا كه ابن تيميه حداقل در بعضى موارد راه انصاف را رفته است.
       
مؤلف محترم آنگاه نتيجه گرفته و مى‏گويد:
       
اين دو جهت مرا به تأليف كتابى كه پيش رو داريد فرا خواند؛ كتابى كه هويت «اهل‏بيت» را از لابلاى قرائن موجود در آيه تطهير و روايات مربوطه بسيار، بدست آورده و بيان مى‏كند و علاوه بر آن فضائل، خصوصيات و حقوق ايشان را طرح و تبيين مى‏نمايد.
       
به اميد آنكه بعضى از حقوق غصب شده ايشان در اين دو كتاب خصوصا كتاب دوم جبران گردد .
       
بخش‏هاى كتاب:
       
اين كتاب شامل يك مقدمه، سه فصل و يك خاتمه است.
       
مؤلف در مقدمه به بيان هدف از تأليف كتاب پرداخته و مركز بحث را مشخص مى‏نمايد.
       
فصل اول در حقيقت بحث موضوعى است، يعنى مؤلف به اين سؤال كه اهل‏بيت در آيه «33/احزاب» چه كسانى هستند؟ پاسخ مى‏دهد و اثبات مى‏كند كه اهل‏بيت مورد نظر آيه كريمه، پنج تن يعنى: شخص رسول الله(ص) على بن ابى طالب، فاطمه زهرا، حسن و حسين صلوات الله عليهم اجمعين مى‏باشند. نويسنده اثبات اين مطلب را با بررسى لغوى و عرفى لفظ «اهل‏بيت»، تفسير و قرائن موجود در آيه كريمه، استناد به روايات متعدد از پيامبر اكرم(ص) در اين زمينه، نقد استدلالى و رجالى نظريات ديگر، پاسخ به دو سؤال و اشكال به نظريه انتخابى كتاب و بيان نمونه‏هائى از ريشه‏هاى ادبى موضوع در شعر عربى انجام داده است. در پايان اين فصل فهرستى از كتب علماى شيعه كه درباره آيه تطهير (احزاب/33) نگاشته‏اند، آمده است.
       
عنوان فصل اول چنين است: «اهل‏بيت (عليهم السلام) كيانند؟»فصل دوم نيز همچون فصل اول در صدد پاسخ به همان سؤال «اهل‏بيت(ع) چه كسانى هستند؟» مى‏باشد ولى از راه بيان علائم و خصوصيات ايشان كه در آيات قرآن كريم آمده است.
       
مؤلف در مقدمه فصل دوم بيان مى‏كند كه آنچه در فصل پيشين آمد شبيه حد تام و تعريف به ذاتيات اهل‏بيت (عليهم السلام) است، تعريفى كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) از اهل‏بيت خويش ارائه كرده است. ولى ما مى‏توانيم ايشان را از راه علامات و خصوصياتشان نيز بشناسيم كه اين شبيه تعريف به عرضيات مى‏باشد. عنوان اين فصل «خصوصيات اهل‏بيت(ع) عليهم) است.
       
نوينسده محترم اين فصل را در هشت قسمت آورده كه هر كدام به طرح، توضيح و اثبات يكى از خصوصيات اهل‏بيت(ع) اختصاص دارد.
       
عناوين اين هشت قسمت و آياتى كه مورد استناد بحث مى‏باشد بترتيب زير مى‏باشد:
       
1ـ عصمت؛ آيه 33/ احزاب.
2ـ محبت و مودت در قلوب مؤمنين؛ آيه 96/مريم.
[ما در بخش «نمونه‏اى از متن كتاب» قسمتى از اين بخش را خواهيم آورد.]
3ـ مستجاب الدعوه بودن؛ آيه 61/ آل عمران.
4ـ طلب رضوان الهى؛ آيه 207/بقره.
5ـ ايثار؛ آيه؛ 7ـ10/انسان.
6ـ بهترين خلق؛ آيه 7/بينه.
7ـ وارثان كتاب؛ 31ـ32/فاطر.
8ـ حرمت صدقه واجب بر ايشان؛ آيه 103/توبه.
       
فصل سوم با عنوان «حقوق اهل‏بيت (عليهم السلام» به بيان بعضى از حقوق ايشان بر امت اسلامى كه در قرآن كريم آمده، پرداخته است. نويسنده اين فصل را نيز همچون فصل گذشته در هشت بخش آورده است، كه عناوين قسمت‏ها با ذكر آيه يا آياتى كه مركز استدلال مى‏باشد، از اين قرار است:
       
1ـ ولايت اهل‏بيت(ع)؛ آيه 55/مائده.
2ـ اهل‏بيت و لزوم اطاعت ايشان؛ آيه 59 نساء3ـ وجوب مودت و محبت ايشان؛ آيه 23/ شورى .
4ـ درود و صلوات بر ايشان؛ آيه 56 /احزاب.
5ـ دفع خمس به ايشان؛ آيه 41/انفال‏
6ـ فى‏ء، مال اهل‏بيت(ع) است؛ آيه 6ـ7/حشر
7ـ انفال، مال اهل‏بيت (ع) است؛ آيه 1/انفال‏
8ـ ترفيع بيوت ايشان؛ آيه 36ـ37/نور.
       
خاتمه كتاب، مطلبى است در حدود دو صفحه، تحت عنوان «اهل‏بيت(ع) در كلام امام على(ع)» كه نويسنده 6 مورد از احاديث امير المؤمنين عليه السلام را با ذكر اسناد آن از نهج البلاغه آورده است.
       
نمونه‏اى از متن كتاب:
       
در اين بخش، نمونه‏اى از متن كتاب را كه به فارسى ترجمه شده است، خواهد آمد. لازم به ذكر است كه اين متن ترجمه قسمتى از بخش دوم از فصل دوم كتاب مى‏باشد كه در صفحه 98 تحت عنوان «محبت اهل‏بيت در دل‏هاى مؤمنين» آمده است.
       
ايمان به خداوند و عمل صالح، محبت قلبى مردم را در پى دارد، چون كه ايمان اولا در انجام حقوق الهى و ثانيا در قيام به حقوق مردم نقش اساسى دارد، خصوصا وقتى كه عمل صالح به نفع مردم باشد و به همين جهت، هميشه مومنين دوستى و محبت مردم را به خود جلب كرده‏اند و اين به خاطر تأثير فعالى است كه در اصلاحات اجتماعى داشته‏اند. اين موضوعى است ملموس و قرآن كريم در آيه 96 سوره مباركه مريم به همين مطلب اشاره دارد، آنجا كه مى‏فرمايد «ان الذين امنوا و عملو الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا. ترجمه: مسلما كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند، خداوند رحمان محبتى براى آنان در دل‏ها قرار مى‏دهد».
       
انبياء الهى كه به قله‏هاى ايمان رسيده‏اند و برترين صالحان بوده‏اند، در نظر مردم از منزلت والائى برخوردارند كه هيچ چيز نمى‏تواند با آن برابرى كند، زيرا ايشان زندگى و حيات خويش را در راه اصلاحات امور مردم و ارشاد و هدايت مردم به سوى خير و سعادت صرف كرده‏اند. اين زندگى انبياء است و اوصياء و اولياء و صالحين نيز به دنبال آنان چنين روشى را برگزيده‏اند.
       
نقل است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود:
       
«قل اللهم اجعل لى عندك عهدا و اجعل لى فى صدور المؤمنين مودة. ترجمه: خداوندا براى من نزد خويش عهد و مقامى قرار ده و در قلب‏هاى مؤمنين مودت و محبت مرا قرار بده». و آنگاه خداوند آيه 96 سوره مريم را نازل فرمود. (1)
       
اهل‏بيت عصمت و طهارت عليهم السلام به خاطر انتسابشان به بيت رفيع نبوى با تمام وجود محبت و احترام مردم را به خود جلب كرده‏اند و در خلال كلمات و سخنان ايشان نيز به اين مطلب اشاره شده است. روايت شده كه امام صادق عليه السلام به نقل از حضرت رسول اكرم(ص) فرمودند: كه دوستى و محبت على در قلب‏هاى مؤمنين افكنده شده است بهمين جهت فقط مومن او را دوست داشته و فقط منافق بغض و دشمنى او را در دل دارد و دوستى حسن و حسين در دل‏هاى مؤمنين و منافقين و كفار افكنده شده است، بهمين خاطر هيچ مذمت گوئى براى آن دو نمى‏بينى و پيامبر صلى الله عليه و آله نزديك ارتحالش حسن و حسن عليهما السلام را طلبيد و آنان را بوسيد و بوئيد و مى‏مكيد و بسيار اشك مى‏ريخت». (2)
       
اراده خداوند سبحان بر اين تعلق گرفته است كه محبت اين خاندان در قلوب مؤمنين صالح جاى گيرد، تا حدى كه صحايه تشخيص منافق از مؤمن را با دوستى عليه عليه السلام و دشمنى او انجام مى‏دادند. ابو سعيد خدرى كه صحابى پيامبر و از انصار است مى‏گويد: ما انصار، منافقين را از دشمنى و بغض ايشان با على بن ابى طالب عليه السلام مى‏شناختيم. (3)
       
روايات بسيارى از اميرالمؤمنين على بن ابى طالب رسيده است كه ايشان فرمود: «و الذى فلق الحبه و برأ النسمه، انه لعهد النبى الامى الى: انه لا يحبنى الا مؤمن و لا يبغضنى الا منافق.ترجمه: سوگند به كسى كه دانه را شكافت و جانداران را خلق كرد، پيامبر به من فرمود كه مرا جز مؤمن دوست نخواهد داشت و كسى غير از منافق با من دشمنى و عداوت نخواهد كرد» . (4)
       
       
........
پى‏نوشت‏ها:
       
1) كتاب تفسير ابو اسحاق سعدوى، راوى ابو اسحاق سعدوى با سند خودش از براء بن عازب.
2)راوى معاوية بن عمار ـ كتاب‏هاى مناقب ابن شهر آشوب، جلد 3 صفحه 383 و سفينة البحار، ماده حبب، جلد 1، صفحه .492
3)سنن ترمذى، جلد 5، صفحه 635، شماره 3717 و حلية الاولياء، جلد 6، صفحه .295
4)اسنى المطالب، صفحه 54، تحقيق محمد‏هادى امينى. 
       




Copyright © 2009 The AhlulBayt World Assembly . All right reserved