نويسنده: آيتالله جعفر سبحانى
پیامبر(ص) برای هدایت انسانها و رساندن آنان به كمال، مبعوث به رسالت گردید، و قرآن این كتاب آسمانی و معجزه جاویدان بر وی وحی شد تا در پرتو آن گمگشتهگان، راه نجات را بیابند. او معصوم بود و دینش دین خاتم، او مرجع علمی، سیاسی و قضایی امت اسلامی بود و هست و این سه از شؤون اویند. اهل بیت پیامبر(ص) كه در قرآن مودت آنان مزد رسالت تلقی شده است برای ادامه ی راه نبوت و با همان شؤون و وظایف پیامبر(ص) ، برگزیده شده اند الا این كه دیگر بر آنان وحی نمی گردد. آنان معصوم هستند وهادیان امت و از این رو سنت (قول، فعل و تقریر) آنان نیز حجت است.
جا دارد به مختصری از کتاب اهلالبيت عليهم السلام، سماتهم و حقوقهم فى القرآن الكريم تالیف آيتالله شيخ جعفر سبحانى در همین رابطه که به زبان عربی منتشر شده اشاره کنیم:
شناسنامه كتاب:
اين كتاب به طرح و بيان آيه تطهير (احزاب/33) و آيات مربوط به اهلبيت(عليهم السلام) مىپردازد. زبان كتاب عربى است و به قطع وزيرى در 183 صفحه، توسط انتشارات مؤسسه امام صادق(ع) در قم منتشر شده است. چاپ اول اين كتاب در سال 1420 هجرى قمرى و با شمارگان 2000 نسخه توزيع شده است.
مؤلف محترم در بخشى از مقدمه كتاب به بيان هدف از تاليف كتاب پرداخته و مىگويد:
اهلبيت عليهم السلام در قرآن از اهميت بالائى برخوردارند و قرآن در آيات زيادى خصوصا آيه تطهير «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهلالبيت و يطهركم تطهيرا» ترجمه: خدا فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند . «احزاب/33» به طرح خصوصيات، فضائل، حقوق و موضوعات مربوط به ايشان پرداخته است. و به خاطر همين اهميت، بسيارى از علماء شيعه و سنى در اين باره كتاب و رساله نگاشتهاند و درباره هويت اهلبيت عليهم السلام و مناقب و فضائلشان سخن راندهاند.
مؤلف سپس مىافزايد:
اخيرا دو كتاب درباره موضوع«اهلبيت» توجه مرا جلب كرد، يكى به نام «حقوق اهلبيت(عليهم السلام)» تاليف «ابن تيميه» (متوفى سال 728 ه.ق.) و ديگرى «الشيعة و اهلالبيت» تأليف نويسنده معاصر «احسان الهى ظهير»، و هر دو كتاب تلاش بسيار كردهاند تا ثابت كنند كه آيه تطهير «احزاب / 33» درباره همسران پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) مىباشد، خصوصا كتاب دوم كه از اين جهت سخيفتر از كتاب اولى است، چرا كه ابن تيميه حداقل در بعضى موارد راه انصاف را رفته است.
مؤلف محترم آنگاه نتيجه گرفته و مىگويد:
اين دو جهت مرا به تأليف كتابى كه پيش رو داريد فرا خواند؛ كتابى كه هويت «اهلبيت» را از لابلاى قرائن موجود در آيه تطهير و روايات مربوطه بسيار، بدست آورده و بيان مىكند و علاوه بر آن فضائل، خصوصيات و حقوق ايشان را طرح و تبيين مىنمايد.
به اميد آنكه بعضى از حقوق غصب شده ايشان در اين دو كتاب خصوصا كتاب دوم جبران گردد .
بخشهاى كتاب:
اين كتاب شامل يك مقدمه، سه فصل و يك خاتمه است.
مؤلف در مقدمه به بيان هدف از تأليف كتاب پرداخته و مركز بحث را مشخص مىنمايد.
فصل اول در حقيقت بحث موضوعى است، يعنى مؤلف به اين سؤال كه اهلبيت در آيه «33/احزاب» چه كسانى هستند؟ پاسخ مىدهد و اثبات مىكند كه اهلبيت مورد نظر آيه كريمه، پنج تن يعنى: شخص رسول الله(ص) على بن ابى طالب، فاطمه زهرا، حسن و حسين صلوات الله عليهم اجمعين مىباشند. نويسنده اثبات اين مطلب را با بررسى لغوى و عرفى لفظ «اهلبيت»، تفسير و قرائن موجود در آيه كريمه، استناد به روايات متعدد از پيامبر اكرم(ص) در اين زمينه، نقد استدلالى و رجالى نظريات ديگر، پاسخ به دو سؤال و اشكال به نظريه انتخابى كتاب و بيان نمونههائى از ريشههاى ادبى موضوع در شعر عربى انجام داده است. در پايان اين فصل فهرستى از كتب علماى شيعه كه درباره آيه تطهير (احزاب/33) نگاشتهاند، آمده است.
عنوان فصل اول چنين است: «اهلبيت (عليهم السلام) كيانند؟»فصل دوم نيز همچون فصل اول در صدد پاسخ به همان سؤال «اهلبيت(ع) چه كسانى هستند؟» مىباشد ولى از راه بيان علائم و خصوصيات ايشان كه در آيات قرآن كريم آمده است.
مؤلف در مقدمه فصل دوم بيان مىكند كه آنچه در فصل پيشين آمد شبيه حد تام و تعريف به ذاتيات اهلبيت (عليهم السلام) است، تعريفى كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) از اهلبيت خويش ارائه كرده است. ولى ما مىتوانيم ايشان را از راه علامات و خصوصياتشان نيز بشناسيم كه اين شبيه تعريف به عرضيات مىباشد. عنوان اين فصل «خصوصيات اهلبيت(ع) عليهم) است.
نوينسده محترم اين فصل را در هشت قسمت آورده كه هر كدام به طرح، توضيح و اثبات يكى از خصوصيات اهلبيت(ع) اختصاص دارد.
عناوين اين هشت قسمت و آياتى كه مورد استناد بحث مىباشد بترتيب زير مىباشد:
1ـ عصمت؛ آيه 33/ احزاب.
2ـ محبت و مودت در قلوب مؤمنين؛ آيه 96/مريم.
[ما در بخش «نمونهاى از متن كتاب» قسمتى از اين بخش را خواهيم آورد.]
3ـ مستجاب الدعوه بودن؛ آيه 61/ آل عمران.
4ـ طلب رضوان الهى؛ آيه 207/بقره.
5ـ ايثار؛ آيه؛ 7ـ10/انسان.
6ـ بهترين خلق؛ آيه 7/بينه.
7ـ وارثان كتاب؛ 31ـ32/فاطر.
8ـ حرمت صدقه واجب بر ايشان؛ آيه 103/توبه.
فصل سوم با عنوان «حقوق اهلبيت (عليهم السلام» به بيان بعضى از حقوق ايشان بر امت اسلامى كه در قرآن كريم آمده، پرداخته است. نويسنده اين فصل را نيز همچون فصل گذشته در هشت بخش آورده است، كه عناوين قسمتها با ذكر آيه يا آياتى كه مركز استدلال مىباشد، از اين قرار است:
1ـ ولايت اهلبيت(ع)؛ آيه 55/مائده.
2ـ اهلبيت و لزوم اطاعت ايشان؛ آيه 59 نساء3ـ وجوب مودت و محبت ايشان؛ آيه 23/ شورى .
4ـ درود و صلوات بر ايشان؛ آيه 56 /احزاب.
5ـ دفع خمس به ايشان؛ آيه 41/انفال
6ـ فىء، مال اهلبيت(ع) است؛ آيه 6ـ7/حشر
7ـ انفال، مال اهلبيت (ع) است؛ آيه 1/انفال
8ـ ترفيع بيوت ايشان؛ آيه 36ـ37/نور.
خاتمه كتاب، مطلبى است در حدود دو صفحه، تحت عنوان «اهلبيت(ع) در كلام امام على(ع)» كه نويسنده 6 مورد از احاديث امير المؤمنين عليه السلام را با ذكر اسناد آن از نهج البلاغه آورده است.
نمونهاى از متن كتاب:
در اين بخش، نمونهاى از متن كتاب را كه به فارسى ترجمه شده است، خواهد آمد. لازم به ذكر است كه اين متن ترجمه قسمتى از بخش دوم از فصل دوم كتاب مىباشد كه در صفحه 98 تحت عنوان «محبت اهلبيت در دلهاى مؤمنين» آمده است.
ايمان به خداوند و عمل صالح، محبت قلبى مردم را در پى دارد، چون كه ايمان اولا در انجام حقوق الهى و ثانيا در قيام به حقوق مردم نقش اساسى دارد، خصوصا وقتى كه عمل صالح به نفع مردم باشد و به همين جهت، هميشه مومنين دوستى و محبت مردم را به خود جلب كردهاند و اين به خاطر تأثير فعالى است كه در اصلاحات اجتماعى داشتهاند. اين موضوعى است ملموس و قرآن كريم در آيه 96 سوره مباركه مريم به همين مطلب اشاره دارد، آنجا كه مىفرمايد «ان الذين امنوا و عملو الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا. ترجمه: مسلما كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، خداوند رحمان محبتى براى آنان در دلها قرار مىدهد».
انبياء الهى كه به قلههاى ايمان رسيدهاند و برترين صالحان بودهاند، در نظر مردم از منزلت والائى برخوردارند كه هيچ چيز نمىتواند با آن برابرى كند، زيرا ايشان زندگى و حيات خويش را در راه اصلاحات امور مردم و ارشاد و هدايت مردم به سوى خير و سعادت صرف كردهاند. اين زندگى انبياء است و اوصياء و اولياء و صالحين نيز به دنبال آنان چنين روشى را برگزيدهاند.
نقل است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود:
«قل اللهم اجعل لى عندك عهدا و اجعل لى فى صدور المؤمنين مودة. ترجمه: خداوندا براى من نزد خويش عهد و مقامى قرار ده و در قلبهاى مؤمنين مودت و محبت مرا قرار بده». و آنگاه خداوند آيه 96 سوره مريم را نازل فرمود. (1)
اهلبيت عصمت و طهارت عليهم السلام به خاطر انتسابشان به بيت رفيع نبوى با تمام وجود محبت و احترام مردم را به خود جلب كردهاند و در خلال كلمات و سخنان ايشان نيز به اين مطلب اشاره شده است. روايت شده كه امام صادق عليه السلام به نقل از حضرت رسول اكرم(ص) فرمودند: كه دوستى و محبت على در قلبهاى مؤمنين افكنده شده است بهمين جهت فقط مومن او را دوست داشته و فقط منافق بغض و دشمنى او را در دل دارد و دوستى حسن و حسين در دلهاى مؤمنين و منافقين و كفار افكنده شده است، بهمين خاطر هيچ مذمت گوئى براى آن دو نمىبينى و پيامبر صلى الله عليه و آله نزديك ارتحالش حسن و حسن عليهما السلام را طلبيد و آنان را بوسيد و بوئيد و مىمكيد و بسيار اشك مىريخت». (2)
اراده خداوند سبحان بر اين تعلق گرفته است كه محبت اين خاندان در قلوب مؤمنين صالح جاى گيرد، تا حدى كه صحايه تشخيص منافق از مؤمن را با دوستى عليه عليه السلام و دشمنى او انجام مىدادند. ابو سعيد خدرى كه صحابى پيامبر و از انصار است مىگويد: ما انصار، منافقين را از دشمنى و بغض ايشان با على بن ابى طالب عليه السلام مىشناختيم. (3)
روايات بسيارى از اميرالمؤمنين على بن ابى طالب رسيده است كه ايشان فرمود: «و الذى فلق الحبه و برأ النسمه، انه لعهد النبى الامى الى: انه لا يحبنى الا مؤمن و لا يبغضنى الا منافق.ترجمه: سوگند به كسى كه دانه را شكافت و جانداران را خلق كرد، پيامبر به من فرمود كه مرا جز مؤمن دوست نخواهد داشت و كسى غير از منافق با من دشمنى و عداوت نخواهد كرد» . (4)
........
پىنوشتها:
1) كتاب تفسير ابو اسحاق سعدوى، راوى ابو اسحاق سعدوى با سند خودش از براء بن عازب.
2)راوى معاوية بن عمار ـ كتابهاى مناقب ابن شهر آشوب، جلد 3 صفحه 383 و سفينة البحار، ماده حبب، جلد 1، صفحه .492
3)سنن ترمذى، جلد 5، صفحه 635، شماره 3717 و حلية الاولياء، جلد 6، صفحه .295
4)اسنى المطالب، صفحه 54، تحقيق محمدهادى امينى.