آیتالله حاج میرزا خلیل کَمَرهای (زادهٔ ۱۲۷۷ در دهکده فرنق، درگذشتهٔ ۱۳۶۳ در تهران) نویسنده، محقق و فیلسوف الهی معاصر بود که بیشتر به سبب تلاش در جهت اتحاد مذاهب اسلامی شناخته می شود.
تولد : ۱۲۷۷ شمسی ، دهکده فرنق کمره استان مرکزی
ملیت: ایرانی
مذهب : اسلام - شیعه دوازدهامامی
تحصیلات: حوزه علمیه اراک، حوزه علمیه قم
استادان: عبدالکریم حائری یزدی ، علی اکبر مدرس یزدی
حرفه: نویسنده، محقق، مورّخ، محدّث
عنوان: فقیه شیعه، فیلسوف الهی
فعالیت شاخص: اتحاد مذاهب اسلامی
همسران: زهره فردوسی (۱۳۰۹-۱۲۹۹)
عذرا جوادیان (۱۳۶۳-۱۳۰۹)
فرزندان: مجتبی، مقدسه، محسن، حورا، ناصرالدین، ابوالحسن، مولود، محمد، علی، اقدس، امیر حسین، احمد رضا
درگذشت: ۱۹ مهر ۱۳۶۳- تهران
میرزا خلیل تحصیلات خود را در حوزههای علمیه اراک وقم نزد عبدالکریم حائری یزدی آغاز نمود و در میان سالی به آموزش دروس مختلف اسلامی و فلسفی در قم و سپس در تهران مشغول گشت. معروفترین کتب وی «افق وحی»، «شرح نهج البلاغه (آسمان و جهان)»، «قبله اسلام»، «هفت جلد کتاب عنصر شجاعت یا هفتاد و دو تن و یک تن» و «بیتالمقدس و تحول قبله» است. پاسخهای وی به دوازده سئوال فلسفی واتیکان به نظم درآمد و بصورت کتابی جداگانه منتشر شد. کمرهای به نمایندگی از طرف سید حسین بروجردی به قاهره عزیمت و از شیخ محمود شلتوت مفتی اعظم و رئیس دانشگاه الازهر مصر بخاطر فتوای تاریخیاش مبنی بر جواز پیروی از مذهب شیعه دوازده امامی تشکر نمود. وی بیش از سه دهه امام جماعت مسجد فخرالدوله در تهران را به عهده داشت و به مدت پنج سال در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران در مقطع دکتری به تدریس احادیث وحی مشغول بود.
تولد، رشد، تحصیلات
خلیل درسال ۱۲۷۷ شمسی در دهکده فرنق از توابع شهرستان خمین در بخش کمره متولد شد. پدرش، مشهدی ابوطالب کشاورز و مادرش بیبی خاتون جان خانهدار بود. وی در حدود شش سالگی خواندن و نوشتن را نزد عموی خود و سپس در مکتب خانه ده فرا گرفت و در حدود دوازده سالگی برای ادامه تحصیلات به سوی جاپلق و خمین و سپس خوانسار رهسپار گردید و علوم ادبی و مقدمات عربی را نزد ملامحمد خوانساری امینی و سایر اساتید فراگرفت. خلیل در حدود سال ۱۲۹۶ شمسی برای ادامه تحصیلات به مدرسه سپهدار در حوزه علمیه اراک (سلطان آباد) رفت و علوم فقه و اصول، منطق و مقداری حکمت و فلسفه و نیز درس خارج را نزد حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی و سایر اساتید آموخت. در سال ۱۲۹۹ شمسی به قم رفت و تا حدود سال ۱۳۱۴ شمسی در حوزه علمیه قم به تحصیل و تعلیم مشغول بود. اساتید عمده وی در قم، حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (موسس حوزه علمیه قم)، میرزا علی اکبر مدرس یزدی معروف به «حکیم»، میر سید علی یثربی کاشانی و میرزا جواد ملکی تبریزی بودند. میرزا خلیل پس از تکمیل تحصیلات، به تدریس سطوح، تفسیر، فلسفه (و نیز علوم هیئت قدیم و تشریح الافلاک و هندسه اقلیدسی و خلاصه الحساب شیخ بهایی) پرداخت. از افرادی که در قم در دروس وی شرکت کردند، میتوان از سید مرتضی عسگری، مرتضی حائری یزدی و سید محمود طالقانی و نام برد. میرزا خلیل به نظریات فلاسفه قدیم یونان (سقراط، افلاطون و ارسطو)، فلسفه الهی و فلسفه ملا صدرا شیرازی - صدر المتالهین و مطالعات تطبیقی آنها علاقمند بود.
انتقال اجباری و تبعید به تهران
در سال ۱۳۱۴ شمسی در رابطه با مخالفت حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی با کشف حجاب اجباری رضا شاه، میرزا خلیل که رونوشت نسخهبرداری شده تلگرام استادش به رضا شاه را نزد خود داشت در اراک توقیف و شبانه به تهران منتقل و مستقیما تحویل بازداشتگاه شهربانی تهران گردید. پس از ۳۱ روز بازداشت انفرادی، با سپردن تعهد و التزام کتبی مبنی بر «عدم خروج از حوزه قضائی تهران (حتی حضرت عبدالعظیم و شمیران)» آزاد شد. در سال ۱۳۲۴ شمسی، اشرف الملوک فخرالدوله (دختر مظفرالدین شاه قاجار) از وی دعوت نمود که امام جماعت مسجد فخرالدوله واقع در دروازه شمیران تهران را بپذیرد که مورد قبول او قرار گرفت.
نمونههایی از تالیفات میرزا خلیل کمرهای
از سال ۱۳۲۴ تا ۱۳۵۸، میرزا خلیل هر روز در منزل خود در تهران به تدریس کتب علمی، فلسفی و فقهی برای طلاب علوم دینی در سطوح مختلف مشغول بود. در سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ نیز در دوره دکترا دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران احادیث وحی را تدریس نمود. از افرادی که در دروس تفسیر قرآن وی شرکت نمودند میتوان از سید محمود طالقانی ، مهدی بازرگان، یدالله سحابی و علی اکبر غفاری و نیززین العابدین رهنما نام برد. از شاگردان وی می توان از سید محمد حسین کاظمینی بروجردی، محمد خزائلی، ابراهیم بوذری و سید کریم امیری فیروزکوهی ذکر کرد.
تالیفات میرزا خلیل بر حول چهار محور دعوت اسلام یعنی موسس دعوت (پیامبر)، کتاب دعوت (قرآن)، خانه دعوت (کعبه) و رهبران دعوت (ائمه) نگاشته شده است. معروفترین کتب وی، افق وحی شرح نهج البلاغه (آسمان و جهان) قبله اسلام - کعبه یا مسجد الحرام علی و الزهراء، سرچشمه آب حیات عنصر شجاعت یا هفتاد دو تن و یک تن (درهفت جلد)، بیت المقدس و تحول قبله و فتاوی صحابی کبیر سلمان فارسی است.
اتحاد مذاهب اسلامی
فعالیت شاخص کمرهای تا پایان عمر تلاش در جهت اتحاد مسلمانان جهان و به تعبیر خودش «توحید کلمه برای کلمه توحید» بوده است:
* در سال ۱۳۳۱ شمسی، میرزا خلیل بهمراه سید محمود طالقانی، سید رضا زنجانی و سید صدرالدین بلاغی در کنفرانس بین المللی شعوب المسلمین در کراچی شرکت کرد. در یکی از روزهای کنفرانس، وی به ریاست کنفرانس برگزیده شد و در مورد اتحاد اسلامی بین ملل و دول مسلمان سخنرانی نمود.
* در سال ۱۳۳۸ شمسی، میرزا خلیل بنا بدعوت موتمر عالم اسلامی که در کشور اردن هاشمی تشکیل شده بود و با تائید سید حسین بروجردی بهمراه سید محمود طالقانی به بیتالمقدس سفر کرد. در این سفر، اکرم زعیتر یک نسخه از کتاب تالیفی خود «القضیة الفلسطینیة» را به کمرهای اهدا نمود که وی متعاقبا آن را جهت ترجمه از عربی به فارسی دراختیار علی اکبر هاشمی رفسنجانی قرار داد. این کتاب تحت عنوان «سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار» منتشر شد.
* در سال ۱۳۳۸ شمسی، میرزا خلیل باتفاق سید محمود طالقانی به قاهره سفر کرد و از طرف سید حسین بروجردی از فتوای تاریخی شیخ محمود شلتوت مفتی اعظم و رئیس دانشگاه الازهر مصر دائر بر جواز پیروی از مذهب شیعه جعفری یا شیعه دوازدهامامی به عنوان یکی از مذاهب رسمی اسلام تشکر نمود.
* در سال ۱۳۴۳ شمسی، میرزا خلیل پیامی برای ملک فیصل پادشاه عربستان سعودی ارسال داشت که ضمن اظهار نگرانی از تفرقه انگیزیهای قومی و نژادی، از وی خواست که وسیله تفاهم و تقریب بین فقهای مذاهب اسلامی گردد. وی کتابی را که به عربی با عنوان «ارض النبوه جسر عظیم (سرزمین نبوت پل بزرگی است) تالیف نموده بود به ملک فیصل تقدیم کرد و کوشید وظیفه اتحاد عمومی مسلمانان را به عهده او گذارده، وی را متقاعد کند که در ساختن این پل بزرگ نباید از معارف رسیده از امام علی (ع) غفلت کند.
* در سال ۱۳۴۳ شمسی و در پاسخ به علمای کردستان ایران، میرزا خلیل ضمن بررسی دوران حیات و رهبری خلفای سهگانه راشدین، نتیجه گرفت که ایشان از صحابه و یاران پیامبر اسلام بودند و پیامبر اسلام هیچگاه به آنان توهین نمیکرده است و از اینرو اهانت به خلفای سهگانه راشدین را جایز نمیداند.
* در پایان اسفند ماه ۱۳۴۸ و آغاز فروردین ماه ۱۳۴۹ شمسی، میرزا خلیل ضمن شرکت در کنگره جهانی هزاره شیخ طوسی در مشهد، علاقه و اصرارش را برای اتحاد مذاهب اسلامی در این جمله خلاصه نمود
امروز هر شیعهای سنی و هر سنی شیعه است
* در نوروز سال ۱۳۵۶ شمسی، بنا به دعوت شیخ احمد کُفتارو مفتی اعظم کشور سوریه به دمشق عزیمت کرد و در جامع ( دانشگاه) ابی النور درباره اتحاد مسلمین جهان سخنرانی نمود.
سایر فعالیت های عمدهمیرزا خلیل معتقد بود وظیفه اصلی روحانیت، پرداختن به امور معنوی است. از اینرو، وی را نمی توان یک سیاستمدار و یا فعال سیاسی نامید اگرچه برخی از فعالیتهایش جنبه سیاسی و اجتماعی بخود میگرفت:
* در تابستان سال ۱۳۳۰ شمسی، پس از تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت، میرزا خلیل در نامهای به محمد مصدق نخست وزیر وقت:حق التالیف کتاب قبله اسلام را به ضمیمه «دعای تائید و بدرقه همت خدمتگزاران این کشور و این آب و خاک» به «دولت معظم شیعه» واگذار نمود.
* در سال ۱۳۳۲ شمسی، میرزا خلیل در سفری به شهرهای رشت و بندر انزلی با مشاهده فلس (پولک) ماهیان خاویاری (اوزون برون) در زیر میکروسکوپ، فتوای حلال بودن مصرف این نوع ماهیان را صادر نمود.
* در تابستان ۱۳۴۸ شمسی، میرزا خلیل نامه سرگشادهای تحت عنوان «فتح بیغرور» به ریچارد نیکسون رئیس جمهور وقت ایالات متحده نگاشت و ضمن تبریک . فتح کره ماه و تحقق وعده قرآن، از وی خواست که به شکرانه اینکه این فتح آسمانی در زمان خدمت او انجام پذیرفتهاست، اولا به گرسنگان و آوارگان جهان عموما و ثانیا بخصوص به دو میلیون مسلمان آواره عرب در خاورمیانه که بیست سال است آواره و دربدرند، اجازه دهد بر سر خانه و لانه و آشیانه خود برگردند تا فتح دژ آسمان، فتحی همه جانبه باشد.
* در سال ۱۳۵۳ شمسی، نامهای به امضای اسقف اعظم فرانسوا ابومخ دبیر امور غیرمسیحیان واتیکان توسط سفیر واتیکان در تهران و سرپرست کلیساهای کاتولیک ایران، در مسجد فخرالدوله تهران به میرزا خلیل تسلیم شد. در این نامه، دوازده سئوال فلسفی از وی استعلام و استفسار گردیده بود. متن کامل فارسی پرسشها و پاسخها به صورت نظم در کتابی تحت عنوان «افق قاب قوسین، سروش قدسی»منتشر گردیدهاست.
* در شروع انقلاب اسلامی، میرزا خلیل بهمراه سید محمود طالقانی در راهپیمایی عظیم روز تاسوعا برای دستیابی به اهداف و شعارهای انقلاب مردم یعنی «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» شرکت نمود. در شهریور ۱۳۵۹ پس از آغاز جنگ توسط دولت صدام حسین و حمله نظامی به «خاک مقدس وطن»، میرزا خلیل با نوشتن مقاله مبسوطی در روزنامه اطلاعات تحت عنوان « این ننگ را عرب بکجا میبرد؟ » از موضع برحق ایران مشروحا دفاع نمود.
درگذشت
میرزا خلیل در غروب روز پنجشنبه ۱۹ مهرماه ۱۳۶۳ پس از دو سال بیماری، در منزل مسکونیش در تهران درگذشت و در قم در جوار آرامگاه فاطمه معصومه بخاک سپرده شد.
برگرفته از کتاب: اثرآفرینان (جلد اول)
(1405 -1317 ق)، فقیه، اصولى و استاد. در كمره، از توابع خمین، به دنیا آمد. پس از كسب علوم مقدماتى در جاپلق، به خوانسار رفت و در محضر آخوند ملا محمد بیدهندى و سید على اكبر بید هندى و آقا سید احمد جادهاى تلمذ كرد. در 1337 ق به سلطانآباد (اراك) رفت و از شاگردان نخست آیتاللَّه حایرى گشت و علم فقه و اصول را در خدمت حاج شیخ عبدالغنى و حاج شیخ عباس ادریسآبادى آموخت، و نزد سایر اساتید علوم عقلى و ریاضى و اخلاق را فراگرفت. در 1340 ق ساكن قم شد. و به افاده و استفاده مشغول گشت، و از درس میرزا على اكبر حكمى یزدى بهره گرفت و «اسفار» را نزد آیتاللَّه رفیعى قزوینى و حدیث را از محدث قمى و شیخ آقا بزرگ تهرانى و آیتاللَّه شیخ محمد رضا مسجد شاهى اصفهانى و آیت اللَّه سید محسن جبل عاملى و اخلاق و عرفان را نزد آیتاللَّه حاج میرزا جواد آقا ملكى تبریزى تكمیل كرد و اجازهى اجتهاد و نقل حدیث از استادان خود گرفت. از این زمان به حاج میرزا خلیل مجتهد معرف شد و خود به تدریس «كفایه» و «مكاسب» و اصول فقه و معقول و هیئت و هندسه پرداخت.
او از مدرسین معقول و منقول حوزه و دانشگاه بود و مدتها به تدریس «تفسیر» ى كه بر قرآن نوشته بود اشتغال داشت. دكتر خزائلى، آیتاللَّه طالقانى، آیتاللَّه كاظم گلپایگانى، حجةالاسلام انصارى قمى و حجهالاسلام تربتى از شاگردان وى بودند. در 1354 ق در رابطه با مسأله كشف حجاب دستگیر و زندانى و پس از یك ماه آزاد شد. آیتاللَّه كمرهاى در 1371 ق، به همراه آیتاللَّه سید محمود طالقانى و آیتاللَّه سید رضا زنجانى و سید صدرالدین بلاغى به پاكستان دعوت و در كراچى، به ریاست مؤتمر عالم اسلامى انتخاب شد. در 1379 ق با همین سمت به بیتالمقدس رفت و به دستور آیتاللَّه بروجردى با شیخ محمد شلتوت، رئیس دانشگاه الازهر، دربارهى اتحاد اسلامى دیدار و گفتگو كرد. در 1395 ق، پاپ پل ششم، پیشواى كاتولیكهاى جهان، توسط سفارت واتیكان در تهران، دوازده مشكل كلامى را از وى استعلام نمود و پاسخ ایشان به فرانسه ترجمه و ارسال شد.
از آیتاللَّه كمرهاى در حدود هفتاد اثر به جاى مانده است از جمله: شرح «نهجالبلاغه»، در بیست و سه جلد؛ «عنصر شجاعت»، در هفت مجلد؛ «افق وحى»؛ «افق اعلى»؛ «ملكه اسلام»؛ «على و الزهراء»؛ «قبله اسلام»؛ تفسیر «سورهى نور»؛ «آثار مقدس، احادیث و اخبار اسلام»؛ «علم الحدیث و طبقة الكبرى»؛ «اسرار حج»؛ «بیتالمقدس و تحول قبله»؛ «مادر، وظائف زن در اسلام».حاج میرزا خلیل كمرهاى دامت بركاته از علماء و حكماء و دانشمندان و نویسندگان طراز اول تهرانست كه در خیابان زرین نعل ساكن و در مسجد معروف فخرالدوله واقع در دروازه شمیران اقامه جماعت و ترویج دین و تفسیر قرآن مبین نموده و تنویر افكار و قلوب ارادتمندان و دانش جویان و حقیقت طلبان را مىنمایند.
در سال 1317 قمرى برابر 1276 شمسى در جنوب جلگه كمره كه بسیار حاصلخیز و پر بركت و از قدیم مسكن شیعیان خالص بوده در بلد كوهستانى و سرچشمه رودخانهها چشم بجهان باز كرده و پس از پرورش در آن هواى آزاد و تحصیل علوم ابتدائى و مقدماتى براى كسب علوم عالیتر مجبور به هجرت از وطن شده و براى ادامه تحصیلات خونسار را كه یكى از زیباترین مناطق كوهسارى بشمار مىرود انتخاب نموده و در آنجا از محضر یكى از اوتاد زمان بنام آخوند ملا محمد بید هندى علاوه بر تحصیل مقدمات و فنون علم و قرائت قرآن از پارسائى و وارستگى محضر آن مرد روحانى بیش از پیش استفاده نموده و در سال 1337 قمرى با فوت مرحوم آخوند بید هندى براى ادامه تحصیلات نزد مجتهد بزرگوار حاج سید على اكبر بیدهندى و آسید احمد جادهاى رهسپار شده و از محضر آن دو عالم ربانى استفاده شایان نموده و در نوروز همان سال بكمره برگشته و در سن بیست سالگى تأهل اختیار كرده و براى تحصیلات بیشترى به شهرستان اراك كه مركز علم و دانش بوده آمده و مشغول ادامه تحصیل شده و سه سال تمام در اراك علوم فقه و اصول را در خدمت حاج شیخ عبدالغنى و حاج شیخ عباس ادریسآبادى و مقدارى حكمت و فلسفه را نزد آقاى سید محمد بروجردى و هم چنین درس خارج را در سال 1340 قمرى از محضر مرحوم آیتاللَّه العظمى حاج شیخ عبدالكریم یزدى تلمذ نموده و در نوروز آنسال كه آن مرحوم به قم مهاجرت و تشكیل حوزه دادند بنا بر دعوت آن مرحوم با قافلهاى از طلاب كاروانى تشكیل و با وسائل آن روز به قم رهسپار شده و اقامت نمودند.
در آن موقع استاد فسلفه و حكمت قم مرحوم حاج میرزا على اكبر یزدى مدرس و همدرس مرحوم فیلسوف شهیر میرزا جهانگیر خان قشقائى كه در عصر خود بى نظیر بوده، دوره فلسفه و حكمت حاجى سبزوارى و فلسفه عالى صدر المتألهین و دوره ریاضیات را نزد حكیم مزبور فراگرفته و نیز دو دوره درس اصول و یكدوره درس خارج فقه را در حوزه مرحوم آیتاللَّه حایرى یزدى تلمذ نموده و این دروس بالغ بر چهارده سال كه در قم اقامت داشتند ادامه داشت و طرز اصول اصحاب سامرا را بوسیله آیتاللَّه حایرى و اصول اصحاب نجف را بوسیله دیگران مانند آیتاللَّه میرزا سید على یثربى كاشانى فراگرفته و از مقایسه بین دو طرز اصول و تكمیل فلسفه و معقول و غور در مباحث عقلى كه پیش آمده بود لذت وافرى مىبردند. متعاقب آن بتدریس كفایه و مكاسب و اصول فقه و معقول و همچنین بتدریس هیئت و هندسه مشغول بودند. در سال 1354 ق كه غائله تغییر لباس پیش آمد ایشان تبعید به تهران شده و حدود یك ماه زندانى شده آنگاه بقید توقف در تهران آزاد گردیده و تاكنون چهل سال است كه در عاصمه تشیع بخدمات دینى و روحى اشتغال دارند.
در سال 1367 ق بمكه معظمه مشرف شده و در سال 1371 ق بدعوت شعوب المسلمین پاكستان بكراچى رفته و در آن حفله و كنفرانس بزرگ اسلامى بیاناتى ایراد نموده كه موجب اعجاب همگى گردیده و نیز سفرى به بیت المقدس نموده و در مؤتمره اسلامى آنجا شركت كرده و هم در كنگره اسلامى حجاز و مكه معظه دعوت شده در تمام این مراحل نداء شیعه را كه مغز و لب و حقیقت اسلام است ظاهر نموده و اثرات عمیقى در روح دانشمندان مسلمین گذارده است. نگارنده گوید: علامه كمرهاى از دانشمندان بزرگواریست كه بسهم خود خدمات بسیار ارزنده از راه بیان و قلم بعالم اسلام نموده است. تألیفات و تصنیفات آموزندهاى شاهد این گفتار و گواه این مدعا است و فهرست آن در رسالهى جداگانهاى بطبع رسیده با شرحى از كتب مفیده آنجناب كه اسامى آنها را مىنگارم: 1- كتاب افق وحى 2- كتاب افق اعلى نگاهى بچهره محمد و على علیهماالسلام 3- على و الزهراء- سرچمشه آب حیات 4- ملكه اسلام فاطمه زهراء علیهاسلام 5- ترجمه قصیده النبى محمد صلى اللَّه علیه و آله و سلم 6- نهجالبلاغه السماء و العالم آسمان و جهان 7- نهجالبلاغه و جنگ 8- پیام میلاد امیرالمومنین علیهالسلام بسلاطین اهل قبله 9- كتابى بقلم امیرالمؤمنین علیهالسلام 10- نامه كودك در مسجد 11- محنت اسلام 12- عنصر شجاعت یا هفتاد و دو تن و یك تن جلد اول 13- جلد دوم عنصر شجاعت 14- جلد سوم عنصر شجاعت 15- جلد چهارم عنصر شجاعت (مسلم بن عقیل) 16- چند مرحله از زندگانى امام حسین 17- تاج مأمونالرشید 18- مجلس مباحثه امام رضا علیهالسلام با عمران صابى 19- فلسفه غیبت امام زمان عجل اللَّه فرجه 20- امامزاده عبداللَّه علیهالسلام در رى 21- شرح حال محمد بن ابىبكر 22- پیام ایران بنجد و حجاز و مصر 23- امناء الهى در كتاب سلمان فارسى و ابوذر غفارى 24- خواب دیدن ائمه اطهار علیهمالسلام 25- قبله اسلام كعبه یا مسجدالحرام 26 - بیت المقدس و تحول قبله 27- آفاق كعبه 28- پنج رساله در حج و قبله 29- نهیب پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله بملوك و امراء و فقهاء علماء از خیف منى 30- كلید امن جهان 31- كلید امن دنیا 32- رساله مناسك و مسائل حج و عمره 33- ندائى از سرزمین بیت المقدس 34- اجتماع پیرامون خانه تقدیس 35- اسرار حج 36- تفسیر سوره نور 37- نداى اذان و ثواب آن بفارسى 38- دروس متون احادیث 39- الحدیث عند الشیعه تا تاریخ تدوین حدیث 40- تصحیح تفسیر دانشگاه (بفارسى) 41- غروب آفتاب در اندلس 42- كتاب مادر 43- مقدمه مواقع النجوم 44- تحشیه رساله لقاء اللَّه 45- تصحیح و تحشیه مراقبات السنه 46- من روح الفرج بعد الشده (بعربى) 47- مقاله در سالنامه نور دانش سال 1326 تحت عنوان اسرار موت و حیات 48- آثار مقدس احادیث و اخبار اسلام 49- على علیه السلام و آلمحمد صلى اللَّه علیه و آله 50- آل رسولاللَّه 51- رابطه عالم اسلامى بزبان فارسى در جواب علماء كردستان 52- رابطه عالم اسلامى قبس من ولاء على علیهالسلام بزبان عربى 53- آراء ائمه الشعیه الامامیه فى الغلاه.
آثارى كه آماده طبع است 1- جلد پنجم عنصر شجاعت 2- جلد دوم قبله اسلام 3- جلد دوم افق اعلى 4- تفسیر تعدادى از سور قرآن 5- جلد دوم سرچشمه آب حیات 6- جلد دوم افق وحى 7- جلد دوم دروس متون احادیث 8- پیام بلال حبشى مولاى رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم از با كعبه بسیاهان جهان 9- ترجمه كتاب الاسلام على مفترق الطرق. معظم له داراى فرزندان برومندى مىباشند كه در میان آنان دانشمند معظم و فاضل برومند جناب آقاى حاج میرزا محمدحسن ناصر آقاى كمرهاى بفضل و تقوا و اطلاعات عمیقى موصوف و بیشتر امور والد ماجدش بدست با كفایت و نظر صائب او انجام مىگیرد. علم ربانى. تولد: 1317(1276 ق.)، كمره از توابع اراك. درگذشت: 19 مهر 1363، تهران. آیتالله خلیل كمرهاى بعد از تحصیل علوم ابتدایى و مقدماتى براى كسب علوم عالىتر به خوانسار رفت و نزد آخوند ملا محمد بیدهندى مقدمات و متون علم قرائت قرآن را فراگرفت. با فوت ملا محمد بیدهندى به نزد سید علىاكبر بیدهندى و سید احمد جادهاى رفت و به تحصیل علوم پرداخت شد. در سال 1337 ق. به حوزهى علمیهى اراك (مدرسهى سپهدار) كه توسط آیتالله عبدالكریم حائرى یزدى تأسیس گردیده بود ملحق شد و جزو اولین شاگردان حوزهى علمیهى وى بود. سه سال تمام فقه و اصول را نزد شیخ عبدالغنى و شیخ عباس ادریسآبادى و مقدارى حكمت و فلسفه را نزد سید محمد بروجردى و درس خارج را در سال 1340 ق. نزد آیتالله حائرى یزدى تلمذ نمود. در سال 1339 ق. از حوزهى علمیهى اراك به همراه آیتالله عبدالكریم حائرى یزدى مؤسس حوزهى علمیهى قم، به قم منتقل شد و در آنجا ساكن شد و به تحصیل سطوح و فقه و اصول پرداخت در درس خارج آیتالله عبدالكریم حائرى یزدى نیز حاضر مىشد و معقول را نیز نزد آقا میرزا علىاكبر یزدى معروف به «حكیم» تلمذ مى نمود پس از وفات آقا میرزا علىاكبر حكیم الهیات به معنى اخص اسفار را با حضرت امام خمینى (ره) مذاكرهى بینابین داشتند و همچنین مقدارى خارج فقه جواهر را با حضرت امام (ره) و آیتالله میرزا عبدالله تبریزى مذاكره مى نمود. اساتید دیگر وى عبارتند از: آیتالله ملكى تبریزى و آیتالله اصفهانى و آیتالله محدث قمى و علامه عاملى. آیتالله كمرهاى سپس در قم به تدریس سطوح و تفسیر و فسلفه پرداخت.
آیتالله كمرهاى در سال 1341 ق.، به سبب مخالفت با كشف حجاب، به دستور رضاشاه دستگیر و زندانى شد و سپس در تهران نفى بلد گردید. در سال 1371 ق. در كراچى به ریاست مؤتمر اسلامى انتخاب گردید و بار دیگر در سال 1379 ق. در مؤتمر اسلامى اردن شركت كرد. در پایان مؤتمر به اشارهى آیتالله سید حسین بروجردى همراه آیتالله مرتضى طالقانى براى تشكر از شیخ محمود شلتوت، مفتى اهل سنت و رییس جامعالازهر، دربارهى فتواى ایشان در به رسمیت شناختن مذهب تششیع، به قاهره رفت و با شیخ شلتوت دیدار و گفتگو كرد. در سال 1385 ق. در مكه در مؤتمر عالم اسلامى شركت كرد و به ریاست مؤتمر برگزیده شد. آیتالله كمرهاى در سال 1349 در هزارهى شیخ طوسى درباره مقام علمى شیخ طوسى ایراد كرد. آیتالله كمرهاى در شروع انقلاب اسلامى همگام با مردم حركت نمود و در راهمپیمایى تاسوعاى 1375 به اتفاق آیتالله طالقانى شركت جست. پس از حمله عراق به ایران با نوشتن مقاله «عرب این ننگ را به كجا مى برى؟»، در روزنامهى، «اطلاعات» به حمایت از موضع به حق ایران برخاست.
آیتالله كمرهاى در دورهى دكتراى دانشكده الهیات دانشگاه تهران تدریس مىنمود. از آثار وى مى توان به این عنوانها اشاره كرد: تفسیر سورهى نور (در دو مجلد)؛ عنصر شجاعت یا هفتاد و دو تن و یك تن (در تراجم شهداى كربلا، چهار جلد)؛ شرح نهجالبلاغه؛ نهجالبلاغه السماء و العالم آسمان و جهان؛ نهجالبلاغه و جنگ؛ ملكه اسلام فاطمه زهرا؛ نوید اسلام؛ نداى اذان و احادیث استحباب آن؛ مادر و وظیفه زن در اسلام؛ فتح مكه غروب آفتاب در اندلس؛ اسرار حج؛ قبله اسلام كعبه یا مسجدالحرام؛ یك دوره كامل تفسیر قرآن؛ افق وحى؛ افق اعلى؛ نگاهى به چهره محمد (ص) و على (ع)؛ على و الزهزاء سرچشمهى آب حیات؛ ترجمه قصیدةالنبى (ص) پیام امیرالمؤمنین به سلطان اهل قبله؛ كتابى به قلم امیرالمومنین (ع) نامهى كودك در مسجد، محنت اسلام؛ چند مرحله اسلام؛ چند مرحله از زندگانى امام حسین (ع)؛ تاج مأمونالرشید؛ مجلس مباحثهى امام رضا (ع) با عمران صایى؛ فلسفه غیبت امام زمان (ع) (عج) امامزاده عبدالله (ع) در رى؛ شرح حال محمد بن بكر؛ پیام ایران به نجد و حجاز و مصر؛ امناءالهى در كتاب سلمان فارسى و ابوذر غفارى؛ خواب دیدن ائمه اطهار (ع)؛ بیتالمقدس و تحول قبله؛ پنج رساله در حج و قبله؛ كلید امن جهان؛ كلید امن دنیا؛ رساله مناسك و مسائل و حج و عمره؛ ندایى از سرزمین بیتالمقدس؛ اجتماع پیرامون خانه مقدس دروس متون احادیث؛ الحدیث؛ تصحیح تفسیر دانشگاه (به فارسى)؛ كتاب مادر؛ مقدمه مواقع النجوم؛ تحشیه رساله لقاءالله؛ تصحیح و تحشیه مراقبات السنه، من روح الفرج بعد الشدة (به عربى)؛ آثار مقدس احادیث و اخبار اسلام؛ على (ع) و آل محمد؛ آل محمد رسولالله؛ رابطه اسلامى (به زبان فارسى)؛ در جواب علماى كردستان؛ رابطهى عالم اسلامى قبس من ولاء على (ع) به زبان عربى؛ آراء ائمه الشیعه فى الغلاة نهیب پیغمبر (ص) به ملوك و امراء و فقهاء از خیف منى. آثارى كه آماده طبع است: جلد پنجم عنصر شجاع؛ جلد دوم قبله اسلام؛ جلد دوم افق اعلى؛ تفسیر تعدادى از سورههاى قرآن؛ جلد دوم سرچشمه آب حیات؛ جلد دوم افق وحى جلد دوم دروس متون احادیث؛ پیام بلال حبشى مولاى رسول خدا (ص) از بام كعبه به سیاهان جهان؛ ترجمه كتاب على مفترقالطرق.
...................................................................