• تاريخ: شنبه 12 تير 1389

تا خطبه یکصد


           

خطبه 80 علمى، اخلاقى

اوّل-  علمى

1-  روانشناسى بانوان معاشر النّاس، إنّ النّساء نواقص الإيمان... و لا تطيعوهنّ فى المعروف حتّى لا يطمعن فى المنكر Ø® 80 2 تا 3 (مردم همانا زنان در مقايسه با مردان در ايمان و عقل و بهره متفاوتند... پس در خوبيها هر چه مى‏گويند اطاعت نكنيد تا در بديها طمع نورزند) 2-  تفاوت‏هاى روانى زن و مرد

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 135

معاشر النّاس، إنّ النّساء نواقص الإيمان... و لا تطيعوهنّ فى المعروف حتّى لا يطمعن فى المنكر Ø® 80 2 تا 3 (مردم همانا زنان در مقايسه با مردان در ايمان و عقل و بهره متفاوتند... پس در خوبيها هرچه مى‏گويند اطاعت نكنيد تا در بديها طمع نورزند) 3-  تفاوت عقل و ايمان و بهره زن با مرد فأمّا نقصان إيمانهنّ فقعودهنّ عن الصّلوة و الصّيام فى أيّام حيضهنّ و أمّا نقصان عقولهنّ فشهادة امرأتين... Ø® 80 1 و 2 (امّا تفاوت ايمان زنها آن است كه در ايّام عادت ماهانه نماز نمى‏خوانند و روزه نمى‏گيرند، و امّا تفاوت عقلشان با مردان آنكه شهادت آنها دو برابر مرد بايد باشد...) 4-  احكام فقهى، عبادى بانوان فأمّا نقصان إيمانهنّ فقعودهنّ عن الصّلوة و الصّيام فى أيّام حيضهنّ و أمّا نقصان عقولهنّ فشهادة امرأتين و أمّا نقصان حظوظهنّ فمواريثهنّ على الإنصاف... Ø® 80 1 و 2 (امّا تفاوت ايمان زنها آن است كه در ايّام عادت ماهانه نماز نمى‏خوانند و روزه نمى‏گيرند، و امّا تفاوت عقلشان با مردان آنكه شهادت آنها دو برابر مرد بايد باشد و امّا تفاوت بهره‏اشان آنكه ارث آنها نصف ارث مردان است...)

دوّم-  اخلاقى

1-  ضرورت پرهيز از زنان فاسد فاتّقوا شرار النّساء Ø® 80 3 (از زنان بد بپرهيزيد) 2-  حفظ و مراقبت از زنان خوب و كونوا من خيارهنّ على حذر Ø® 80 3 (و نسبت به زنان خوب نيز رعايت كنيد) 3-  پرهيز از اطاعت و أوامر بانوان‏

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 136

و لا تطيعوهنّ فى المعروف حتّى لا يطمعن فى المنكر Ø® 80 3 (پس در خوبيها هر چه مى‏گويند اطاعت نكنيد تا در بديها طمع نورزند)

خطبه 81 اخلاقى

اخلاقى 1-  تعريف زهد و پارسائى أيّها النّاس الزّهادة قصر الأمل و الشّكر عند النّعم Ø® 81 1 و 2 (مردم پارسائى كوتاه كردن آرزو، و شكرگذارى در نعمت‏هاست) 2-  پرهيز از حرام و التّورّع عند المحارم Ø® 81 1 (پارسائى، پرهيز از محرّمات الهى است) 3-  Ù…راحل خودسازى انسان أيّها النّاس الزّهادة قصر الأمل و الشّكر عند النّعم و التّورّع عند المحارم Ø® 81 1 و 2 (مردم پارسائى كوتاه كردن آرزو، و شكرگذارى در نعمت‏هاست پارسائى، پرهيز از محرّمات الهى است)

خطبه 82 اخلاقى

1-  دنيا شناسى ما أصف من دار أوّلها عناء، و آخرها فناء فى حلالها حساب و فى حرامها عقاب Ø® 82 1 (چه بگويم از خانه دنيا كه آغازش با رنج‏ها و پايانش نابودى، در حلال آن حسابرسى و در حرام آن عذاب است)

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 137

2-  روش برخورد با دنيا ما أصف من دار أوّلها عناء، و آخرها فناء فى حلالها حساب و فى حرامها عقاب و من أبصر بها بصّرته، و من أبصر إليها أعمته Ø® 82 1 و 2 (چه بگويم از خانه دنيا كه آغازش با رنج‏ها و پايانش نابودى، در حلال آن حسابرسى و در حرام آن عذاب است كسى كه بديده عبرت به دنيا بنگرد او را آگاه مى‏كند و هر كس بسوى او نظر دوزد كوردل خواهد شد) 3-  روش سالم ماندن در دنيا ما أصف من دار أوّلها عناء، و آخرها فناء فى حلالها حساب و فى حرامها عقاب و من قعد عنها و اتته... و من أبصر بها بصّرته، و من أبصر إليها أعمته Ø® 82 1 و 2 (چه بگويم از خانه دنيا كه آغازش با رنج‏ها و پايانش نابودى، در حلال آن حسابرسى و در حرام آن عذاب است كسى كه بديده عبرت به دنيا بنگرد او را آگاه مى‏كند و هر كس بسوى او نظر دوزد كوردل خواهد شد)

خطبه 83 اعتقادى، اخلاقى

اوّل-  اعتقادى

1-  خداشناسى الحمد للّه الّذى علا بحوله، و دنا بطوله... و أومن به أوّلا باديا... و أتوكّل عليه كافيا ناصرا Ø® 83 1 و 2 (سپاس خدا را كه در قدرت والا است، و با بخشش‏ها به بندگان نزديك،... به او ايمان مى‏آورم در آغاز هر كار... به او توكل مى‏كنم كه براى يارى دادن كافى است) 2-  علم خدا

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 138

و أحاط بكم الإحصاء و أرصد لكم الجزاء... فأحصاكم عددا، و وظّف لكم مددا Ø® 83 5 و 6 (خدا بر همه اعمال شما آگاهى دارد، و تمام اعمال شما را جزا مى‏دهد... تعداد همه شما را مى‏داند، و مدّتى براى شما مقدّر فرموده است) 3-  پيامبر شناسى و أشهد أنّ محمّدا صلّى اللَّه عليه و آله عبده و رسوله أرسله لإنفاذ أمره، و إنهاء عذره و تقديم نذره Ø® 83 3 (گواهى مى‏دهم كه محمد صلّى اللَّه عليه و آله بنده و فرستاده خداست او را فرستاد تا امر خود را استوار سازد، و اتمام حجّت نمايد، و هشدارها دهد) 4-  معاد شناسى و أزف النّشور أخرجهم من ضرائح القبور... و يسمعهم الدّاعى، عليهم لبوس الاستكانة Ø® 83 11 تا 13 (آن گاه كه قيامت بر پاى شود آنان را از روزنه‏هاى گور بيرون كشد... سخن حق را مى‏شنوند... و خاموش و بى حركت در برابر خدا مى‏ايستند) 5-  بدكاران و قيامت قد ضلّت الحيل و انقطع الأمل و هوت الأفئدة كاظمة Ø® 83 13 و 14 (در روز قيامت درهاى نيرنگ بسته شده، آرزوها قطع و دلها ساكن است) 6-  پاداش و عذاب الهى و أرعدت الأسماع لزبرة الدّاعى إلى فصل الخطاب و مقايضة الجزاء، و نكال العقاب و نوال الثّواب Ø® 83 15 (روز قيامت، بانگى رعدآسا گوش‏ها را به لرزه آورد، به پيشگاه عدالت براى كيفر يا پاداش و بهرمند شدن از ثواب مى‏كشاند) 7-  عبور از پل صراط و اعلموا أنّ مجازكم على الصّراط و مزالق (بدانيد كه عبور همه شما از پل صراط

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 139

دحضه و أهاويل زلله، و تارات أهواله Ø® 83 36 خواهد بود كه قدمها بر آن مى‏لرزد و بارها مى‏لغزد)

دوّم-  اخلاقى

1-  ضرورت تقوى و پرهيزكارى أوصيكم عباد اللَّه بتقوى اللَّه الّذى ضرب الأمثال... فاتّقوا اللَّه تقيّة من سمع فخشع... أوصيكم بتقوى اللَّه الّذى أعذر بما أنذر Ø® 83 4 و 19 و 42 (سفارش مى‏كنم شما بندگان خدا را به پروا داشتن از خدائى كه مثل‏ها براى شما زد، پروا كنيد چون كسى كه حق را شنيده و ترسيده، سفارش مى‏كنم شما را بر پروا داشتن از خدائى كه با هشدار راه عذر را بسته است) 2-  ره آورد تقوى و أحاط بكم الإحصاء، و أرصد لكم الجزاء و آثركم بالنّعم السّوابغ و الرّفد الرّوافع Ø® 83 4 و 5 (خدا از همه اعمال شما آگاه است، و پاداش اعمال شما را مى‏دهد، و نعمت‏هاى فراوانى به شما اختصاص داده است) 3-  دنيا شناسى فإنّ الدّنيا رنق مشربها، ردغ مشرعها، يونق منظرها و يوبق مخبرها، غرور حائل و منوء آفل Ø® 83 7 (همانا آب دنيا تيره، و آب راهش گل آلود، و ديدنيهايش فريبنده، و اخبارش نگران كننده است، فريبنده‏اى بى دوام و سايه‏اى در حال غروب است) 4-  شناخت دنياى حرام و انسان فإنّ الدّنيا رنق مشربها، ردغ مشرعها، يونق منظرها و يوبق مخبرها، غرور حائل (همانا آب دنيا تيره، و آب راهش گل آلود، و ديدنيهايش فريبنده، و اخبارش نگران كننده‏

 

                       

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 140

و منوء آفل و يمضون أرسالا، إلى غاية الانتهاء، و صيّور الفناء Ø® 83 7 تا 11 است، فريبنده‏اى بى دوام و سايه‏اى در حال غروب است اهل دنيا تا پايان زندگى و نابودى پيش مى‏روند) 5-  پرهيز از شيطان زدگى و حذّركم عدوّا نفذ فى الصّدور خفيّا، و نفث فى الآذان نجيّا... أنكر ما زيّن، و استعظم ما هوّن و حذّر ما أمّن Ø® 83 43 و 44 (شما را از دشمن پرهيز مى‏دهم كه مخفيانه در دل نفوذ مى‏كند، و آهسته در گوش زمزمه مى‏كند... آنچه را آراسته انكار مى‏كند، و آنچه را آسان شمرده بزرگ جلوه مى‏دهد) 6-  شناخت صفات شيطان و حذّركم عدوّا نفذ فى الصّدور خفيّا، و نفث فى الآذان نجيّا... أنكر ما زيّن، و استعظم ما هوّن و حذّر ما أمّن Ø® 83 43 و 44 (شما را از دشمن پرهيز مى‏دهم كه مخفيانه در دل نفوذ مى‏كند، و آهسته در گوش زمزمه مى‏كند... آنچه را آراسته انكار مى‏كند، و آنچه را آسان شمرده بزرگ جلوه مى‏دهد و از آنچه ايمن داشته مى‏ترساند) 7-  شناخت بيمارى دل فالقلوب قاسية عن حظّها، لا هية عن رشدها... Ø® 83 34 و 35 (پس دلهاى بيمار از پند گرفتن سخت شده و از رشد معنوى باز مانده است...) 8-  ضرورت ياد مرگ و المرء فى سكرة ملهثة، و غمرة كارثة، و أنّة موجعة... بين أطوار الموتات و عذاب السّاعات Ø® 83 51 تا 55 9-  انسان‏شناسى (ويژگيهاى انسان) (انسان در سكرات مگر و غم و اندوه فراوان قرار مى‏گيرد... ميان انواع مجازاتها و كيفرهاى كشنده قرار دارد)

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 141

عباد مخلوقون اقتدارا، و مربوبون اقتسارا، و مقبوضون احتضارا... فى مدّة الأجل، و مضطرب المهل Ø® 83 16 تا 18 (بندگانى كه با دست قدرت پروردگار آفريده شدند و بى اراده خويش پرورش يافته و در چنگال مرگ قرار خواهند گرفت... كه در مدّت زندگانى و دگرگونى مهلت‏ها مى‏توانند تلاش كنند) 10-  انسان و ابزار شناخت و سعادت بأبدان قائمة بأرفاقها، و قلوب رائدة لأرزاقها... و قد غودر فى محلّة الأموات رهينا، و فى ضيق المفجع وحيدا Ø® 83 25 تا 31 (انسانها با اندامهاى موزون، و دلهاى آماده آفريده شدند... سپس به سرزمين مردگان و تنگناى قبر قرار داده خواهند شد) 11-  ويژگيهاى فيزيولوژى انسان أم هذا الّذى أنشأه فى ظلمات الأرحام، و شفف الأستار... و استرى مثاله، نفر مستكبرا، و خبط سادرا Ø® 83 45 تا 47 (مگر اين همان نطفه و خون نيم بند نيست كه در تاريكى رحم و غلافهاى تو در تو آفريده شده... سپس وقتى كه كامل گرديد، تكبّر ورزيد و روى گردانيد) 12-  ويژگيهاى بيولوژى انسان أم هذا الّذى أنشأه فى ظلمات الأرحام، و شفف الأستار... و استرى مثاله، نفر مستكبرا، و خبط سادرا Ø® 83 45 تا 47 (مگر اين همان نطفه و خون نيم بند نيست كه در تاريكى رحم و غلافهاى تو در تو آفريده شده... سپس وقتى كه كامل گرديد، تكبّر ورزيد و روى گردانيد) 13-  مراحل فساد زدگى انسان كادحا سعيا لدنياه، فى لذّات طربه، و (انسان براى دنيا سخت تلاش مى‏كند، و

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 142

بدوات أربه... و المرء في سكرة ملهثة، و غمرة كارثة... Ø® 83 47 تا 51 بدنبال لذّت‏ها مى‏رود و به سوى خواسته هاى دل در حركت است... در حالى كه ناگاه در سكرات مرگ و غم و اندوه آن قرار مى‏گيرد) 14-  مراحل خودسازى فيا لها أمثالا صائبة، و مواعظ شافية... و الحذر من هول معاده... و أنصب الخوف بدنه... و كفى بالكتاب حجيجا و خصيما Ø® 83 19 تا 24 و 37 تا 42 و 56 و 57 (چه مثلهائى براى عبرت گرفتن انسان، و چه پندهاى گويايى وجود دارد، از احوال قيامت بايد ترسيد... پرهيزكار بدنش از ترس رنجور است... و كتاب خدا براى استدلال و دشمنى كردن كافى است) 15-  صفات پرهيزكاران و أنصب الخوف بدنه، و أشهر التّهجّد غرار نومه... Ø® 83 37 تا 42 (بدن پرهيزكار از ترس لاغر، و شب زنده دارى آرامش و خواب او را گرفته است)

خطبه 84 سياسى

سياسى (شناخت عمرو عاص 1-  ضرورت دشمن شناسى عجبا لابن النّابغة يزعم لأهل الشّام أنّ فيّ دعابة... و يرضخ له على ترك الدّين رضيخة Ø® 84 1 تا 4 (شگفت از آن پسر زن بد نام، در ميان شاميان رواج مى‏دهد كه من شوخى زياد مى‏كنم... او در برابر از دست دادن دينش پولى از معاويه گرفته است.) 2-  روانشناسى عمرو عاص‏

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 143

عجبا لابن النّابغة يزعم لأهل الشّام أنّ فيّ دعابة و يرضخ له على ترك الدّين رضيخة فاذا كان عند الحرب فأىّ زاجر و آمر هو Ø® 84 1 تا 3 (شگفت از آن پسر زن بد نام، در ميان شاميان رواج مى‏دهد كه من شوخى زياد مى‏كنم... او در برابر از دست دادن دينش پولى از معاويه گرفته است و آن گاه كه جنگ بر قرار شود سر و صداهاى فراوان دارد) 3-  انواع مكر و حليه دشمن عجبا لابن النّابغة يزعم لأهل الشّام أنّ فيّ دعابة و يرضخ له على ترك الدّين رضيخة فاذا كان عند الحرب فأىّ زاجر و آمر هو Ø® 84 1 تا 3 (شگفت از آن پسر زن بد نام، در ميان شاميان رواج مى‏دهد كه من شوخى زياد مى‏كنم... او در برابر از دست دادن دينش پولى از معاويه گرفته است و آن گاه كه جنگ بر قرار شود سر و صداهاى فراوان دارد) 4-  اخلاق سياسى امام عليه السّلام أما و اللَّه إنّى ليمنعنى من اللّعب ذكر الموت... و يرضخ له على ترك الدّين رضيخة Ø® 84 1 تا 3 (آگاه باشيد ياد مرگ مرا از كارهاى بيهوده باز مى‏دارد... امّا عمرو عاص در برابر از دست دادن دين خود پولى از معاويه گرفته است)

خطبه 85 عقيدتى، اخلاقى

اوّل-  عقيدتى

1-  خدا-  شناسى الأول لا شي‏Ø¡ قبله و الاخر لا غاية له... و لا تحيط به الأبصار و القلوب.

Ø® 85 1 و 2 (خدا اوّلى است كه ابتدائى ندارد، و آخرى است كه نهايتى نخواهد داشت. چشم‏ها و

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 144

دلها نمى‏توانند ذات او را درك كنند) 2-  شناخت صفات الهى لا تقع الأوهام له على صفة، و لا تعقد القلوب منه على كيفيّة و لا تناله التّجزئة و التّبعيض Ø® 85 1 و 2 (و هم و خيال خدا را نمى‏تواند درك كند، و دلها از درك ماهيّت او عاجز است، و تجزيه و تقسيم در او راه ندارد)

دوّم-  اخلاقى

1-  ضرورت پند پذيرى انسان فاتّعظوا عباد اللَّه بالعبر النّوافع،... و انتفعوا بالذّكر و المواعظ Ø® 85 3 (اى بندگان خدا از عبرت‏هاى مفيد پند پذيريد... و از پند و اندرزها استفاده كنيد) 2-  روش برخورد با دنيا فاتّعظوا عباد اللَّه بالعبر النّوافع... و انتفعوا بالذّكر و المواعظ و السّياقة إلى الورد المورود Ø® 85 3 و 4 (اى بندگان خدا از عبرت‏هاى مفيد پند پذيريد... و از پند و اندرزها استفاده كنيد و همه بسوى قيامت سوق داده مى‏شويم) 3-  ضرورت ياد مرگ فاتّعظوا عباد اللَّه بالعبر النّوافع،... و انتفعوا بالذّكر و المواعظ فكأن قد علقتكم مخالب المنيّة و انقطعت منكم علائق الأمنيّة Ø® 85 3 و 4 (اى بندگان خدا از عبرت‏هاى مفيد پند پذيريد... و از پند و اندرزها استفاده كنيد همانا چنگال آرزوها در پيكر شما فرو رفته و علاقه و آرزوهاى شما را نابود كرده است) 4-  ويژگيهاى بهشت درجات متفاضلات، و منازل متفاوتات، لا ينقطع نعيمها Ø® 85 5 و 6 (در بهشت درجاتى از يكديگر برتر، و سرمنزلهائى متفاوت است كه نعمت‏هاى آن‏

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 145

پايان پذير نيست)

خطبه 86 اعتقادى، اخلاقى

اوّل-  اعتقادى

1-  علم خدا به اعمال انسانها قد علم السّرائر، و خبر الضّمائر له الإحاطة بكلّ شي‏Ø¡ Ø® 86 1 تا 4 (خدا اسرار پنهان را مى‏داند، و از درون همه با خبر است، و بر همه چيز غلبه دارد) 2-  نقش وحى و قرآن در سازندگى انسان و أنزل عليكم «Ø§Ù„كتاب تبيانا لكلّ شي‏Ø¡» و عمّر فيكم نبيّه أزمانا Ø® 86 5 (خدا قرآنى را بر شما نازل كرد كه بيان كننده هر چيزى است... و پيامبر خدا نيز روزگارانى در ميان شما زيست) 3-  نقش پيامبر اسلام در زندگى انسان و عمّر فيكم نبيّه أزمانا... و أنهى إليكم على لسانه-  محابّه من الأعمال و مكارهه، و نواهيه و أوامره Ø® 86 5 و 6 (و پيامبر خدا نيز روزگارانى در ميان شما زيست با زبان شما را از زشتى‏ها بازداشت، و اعمال بد را تذكّر داد و اوامر و نواهى خدا را مطرح فرمود)

دوّم-  اخلاقى

1-  ضرورت عمل گرائى فليعمل العامل منكم فى أيّام مهله... فاستدركوا بقيّة أيّامكم Ø® 86 2 و 7 (بايد عمل‏كننده در روزگار مناسب عمل كند... پس فرصت‏هاى باقيمانده را از دست ندهيد) 2-  ضرورت سبقت گرفتن در عمل‏

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 146

و ليمهّد لنفسه و قدمه، و ليتزّوّد من دار ظعنه لدار إقامته.

Ø® 86 3 (پس بايد براى جان خويش و زندگى آخرت توشه‏اى فراهم كرد، و از دنياى زودگذر براى قيامت جاودانه اعمال فراوان ذخيره نمود) 3-  ضرورت آخرت گرائى فليعمل العامل منكم فى أيّام مهله قبل ارهاق عجله... و ليتزوّد من دار ظعنه لدار قامته فاستدركوا بقيّة أيّامكم Ø® 86 2 و 3 (بايد عمل كننده در روزگار مناسب عمل كند قبل از آنكه مرگش فرا رسد... و از دنيا زود گذر براى قيامت جاودانه اعمال فراوان ذخيره نمايد) 4-  هدفدارى انسان و مخلوقات فإنّ اللَّه سبحانه لم يخلقكم عبثا، و لم يترككم سدى Ø® 86 4 (پس همانا خداى سبحان شما را بيهوده نيافريد، و بى هدف رها نكرد) 5-  باز بودن راه توبه و بازگشت و ألقى إليكم المعذرة Ø® 86 6 (و راه عذر خواهى و توبه را بشما نشان داد) 6-  مراحل خودسازى فإنّ اللَّه سبحانه لم يخلقكم عبثا، و لم يترككم سدى... و الشّقىّ من انخذع لهواء و غروره Ø® 86 4 تا 10 (پس همانا خداى سبحان شما را بيهوده نيافريد، و بى‏هدف رها نكرد... بدكار كسى است كه بدنبال هواى نفس و غرور زدگى باشد) 7-  ارزشهاى اخلاقى جانبوا الكذب فإنّه مجانب للإيمان... فأكذبوا الأمل فإنّه غرور، و صاحبه مغرور Ø® 86 11 تا 13 (از دروغ فاصله گيريد كه با ايمان ناسازگار است.. آرزوهاى را چيزى مشماريد كه فريبنده‏اند و انسان را مغرور مى‏كنند)

 

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 147

خطبه 87 اعتقادى، اخلاقى، سياسى

اوّل-  اعتقادى

1-  عوامل شناخت و رستگارى انسان و كيف تعمهون و بينكم عترة نبيّكم وردوهم ورود الهيم العطاش Ø® 87 14 و 15 (چرا سرگردانيد در حالى كه عترت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله در ميان شماست، چونان تشنگانى كه براى آب هجوم مى‏آورند بسوى آنان بشتابيد) 2-  نقش پيامبر در رستگارى انسان و كيف تعمهون و بينكم عترة نبيّكم وردوهم ورود الهيم العطاش Ø® 87 14 و 15 (چرا سرگردانيد در حالى كه عترت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله در ميان شماست، چونان تشنگانى كه براى آب هجوم مى‏آورند بسوى آنان بشتابيد) 3-  نقش اهل بيت عليهم السّلام در رستگارى انسان و كيف تعمهون و بينكم عترة نبيّكم وردوهم ورود الهيم العطاش Ø® 87 14 و 15 (چرا سرگردانيد در حالى كه عترت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله در ميان شماست، چونان تشنگانى كه براى آب هجوم مى‏آورند بسوى آنان بشتابيد) 4-  نقش دين و قرآن در رستگارى انسان و كيف تعمهون و بينكم عترة نبيّكم وردوهم ورود الهيم العطاش فأنزلوهم بأحسن منازل القرآن Ø® 87 14 و 15 (چرا سرگردانيد در حالى كه عترت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله در ميان شماست، چونان تشنگانى كه براى آب هجوم مى‏آورند بسوى آنان بشتابيد جايگاه ارزشى آنان را همان بدانيد كه قرآن معرّفى فرمود)

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 148

5-  امام شناسى ألم أعمل فيكم بالثقل الأكبر و أترك فيكم الثّقل الأصغر... فلا تستعملوا الرّأى فيما لا يدرك قعره البصر Ø® 87 17 تا 19 (آيا در ميان شما به قرآن عمل نكردم، و عترت پيامبر را در ميان شما باقى نگذاشتم... پس انديشه را در آنچه توان دركش را ندارد بكار نگيريد) 6-  ويژگيهاى امام على عليه السّلام ألم أعمل فيكم بالثّقل الأكبر و أترك فيكم الثّقل الأصغر... فلا تستعملوا الرّأى فيما لا يدرك قعره البصر Ø® 87 17 تا 19 (آيا در ميان شما به قرآن عمل نكردم، و عترت پيامبر را در ميان شما باقى نگذاشتم... پس انديشه را در آنچه توان دركش را ندارد بكار نگيريد)

دوّم-  اخلاقى

1-  شناخت صفات بهترين بندگان خدا عباد اللَّه، إنّ من أحبّ عباد اللَّه إليه عبدا أعانه اللَّه على نفسه... يحلّ حيث حلّ ثقله، و ينزل حيث كان منزله Ø® 87 1 تا 9 (بندگان خدا، دوست داشتنى‏ترين بنده خدا كسى است كه خدا او را در خودسازى يارى كند، و بر أساس رهنمود قرآن عمل كند، حركت يا توقفّ نمايد) 2-  شناخت صفات پرهيزگاران عباد اللَّه، إنّ من أحبّ عباد اللَّه إليه عبدا أعانه اللَّه على نفسه... يحلّ حيث حلّ ثقله، و ينزل حيث كان منزله Ø® 87 1 تا 9 (بندگان خدا، دوست داشتنى‏ترين بنده خدا كسى است كه خدا او را در خودسازى يارى كند... و بر أساس رهنمود قرآن عمل كند، حركت يا توقفّ نمايد) 3-  روانشناسى پرهيزكاران‏

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 149

عباد اللَّه، إنّ من احبّ... و ينزل حيث كان منزله Ø® 87 1 تا 9 (بندگان خدا، دوست داشتنى‏ترين بنده خدا... حركت يا توقّف نمايد) 4-  روانشناسى فاسدان آلوده و آخر قد تسمّى عالما و ليس به، فاقتبس جهائل من جهّال... و لا باب العمى فيصدّ عنه، و ذلك ميّت الأحياء Ø® 87 10 تا 13 (و ديگر آنكه عالم ناميده مى‏شود امّا عالم نيست، برخى از نادانيها را بهم بافته... نه كور دلى را مى‏شناسد كه از آن جلوگيرى كند گويا مرده‏اى در بين زندگان است)

سوّم-  سياسى

1-  خبر از حوادث سياسى آينده و كذب الظّانّ لذلك، بل هى مجّة من لذيذ العيش يتطعّمونها برهة، ثمّ يلفظونها جملة Ø® 87 21 (اشتباه مى‏كنند كه مى‏پندارند دنيا بكام بنى اميّه است، بلكه سهم آنان جرعه‏اى از زندگى است كه آن را مى‏نوشند و سپس بيرون مى‏ريزند) 2-  طولانى شدن حكومت بنى اميه حتّى يظنّ الظّانّ أنّ الدّنيا معقولة على بني أميّة Ø® 87 20 (تا آنكه گمان كننده‏اى مى‏پندارد دنيا هميشه بكام بنى اميّه است) 3-  خبر از نابودى حكومت بنى اميه بل هى مجّة من لذيذ العيش يتطعّمونها برهة، ثمّ يلفظونها جملة Ø® 87 21 (بلكه سهم آنان جرعه‏اى از زندگى است كه آن را مى‏نوشند و سپس بيرون مى‏ريزند)

خطبه 88 اخلاقى، سياسى

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 150

اوّل-  سياسى

1-  علل هلاكت و نابودى ستمگران أمّا بعد، فإنّ اللَّه لم يقصم جبّاري دهر قطّ إلّا بعد تمهيل و رخاء Ø® 88 1 (همانا خداوند ستمگرى را نابود نكرد مگر پس از مهلت و آسايش) 2-  سياست استدراج الهى و لم يجبر عظم أحد من الأمم إلّا بعد أزل و بلاء Ø® 88 1 (خدا شكست ملّتى را جبران نكرد مگر پس از سختى‏ها و مشكلات) 3-  سياست مهلت و انتظار أمّا بعد، فإنّ اللَّه لم يقصم جبّاري دهر قطّ إلّا بعد تمهيل و رخاء Ø® 88 1 (همانا خداوند ستمگرى را نابود نكرد مگر پس از مهلت و آسايش) 4-  علل انحراف و شكست انسان و ما كلّ ذى قلب بلبيب، و لا كلّ ذي سمع بسميع... كأنّ كلّ امرى‏Ø¡ منهم إمام نفسه.. Ø® 88 2 تا 5 (هر صاحب قلبى درك نمى‏كند، و هر صاحب گوشى درست نمى‏شنود... و گويا هر كدام از آنها پيشواى خود مى‏باشند) 5-  غفلت زدگى و ما كلّ ذى قلب بلبيب، و لا كلّ ذي سمع بسميع... كأنّ كلّ امرى‏Ø¡ منهم إمام نفسه لا يقتصّون أثر نبى، و لا يقتدون بعمل وصىّ Ø® 88 2 و 3 (هر صاحب قلبى درك نمى‏كند، و هر صاحب گوشى درست نمى‏شنود... و گويا هر كدام از آنها پيشواى خود مى‏باشند نه از رهنمود پيامبرى اطاعت مى‏كنند، و نه از عمل جانشين پيامبرى پيروى دارند) 6-  دورى از دين و سنّت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله‏

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 151

و ما لي لا أعجب من خطاء هذه الفرق على اختلاف حججها في دينها... و لا يؤمنون بغيب، و لا يعفّون عن عيب Ø® 88 3 و 4 (چرا در شگفت نمانم از اشتباه گروههاى پراكنده با دلائل گوناگون آنان در دينشان... به غيب ايمان ندارند، و از زشتى‏ها دورى نمى‏كنند) 7-  فساد گرائى انسان المعروف فيهم ما عرفوا، و المنكر عندهم ما أنكروا... كأنّ كلّ امرى‏Ø¡ منهم إمام نفسه Ø® 88 4 و 5 (نيكى در نظرشان همان است كه مى‏شناسند و بدى همان است كه آنان بد مى‏شمارند... گويا هر يك از آنان رهبر خويش مى‏باشد) 8-  خود محورى و غرور كأنّ كلّ أمرى‏Ø¡ منهم إمام نفسه... Ø® 88 5 (گويا هر يك از آنان رهبر خويش مى‏باشد...)

دوّم

اخلاقى، اخلاق سياسى-  سياسى

خطبه 89 اعتقادى، اخلاقى، سياسى

اوّل-  اعتقادى

1-  پيامبر شناسى أرسله على حين فترة من الرّسل و طول هجعة من الأمم Ø® 89 1 (پيامبر اسلام را وقتى فرستاد كه مدّتها از بعثت پيامبران گذشته، و ملّت‏ها در خواب غفلت فرو رفته بودند) 2-  فلسفه بعثت رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله‏

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 152

أرسله على حين فترة من الرّسل و طول هجعة من الأمم و اغورار من مائها، قد درست منار الهدى... Ø® 89 1 و 2 (پيامبر اسلام را وقتى فرستاد كه مدّتها از بعثت پيامبران گذشته، و ملّت‏ها در خواب غفلت فرو رفته بودند آب زندگى خشك شده، و نشانه‏هاى هدايت كهنه شده بود) 3-  بدبختى‏هاى جاهليّت عرب أرسله على حين فترة من الرّسل و طول هجعة من الأمم... ثمرها الفتنة، و طعامها الجيفة و شعارها الخوف Ø® 89 1 تا 3 (پيامبر اسلام را وقتى فرستاد كه مدّتها از بعثت پيامبران گذشته، و ملّت‏ها در خواب غفلت فرو رفته بودند ميوه جاهليّت فتنه‏ها و غذاى آنها مردار و ترس بر آنها حاكم بود)

دوّم-  اخلاقى

1-  ضرورت عبرت گرفتن و پند پذيرى فاعتبروا عباد اللَّه، و اذكروا تيك الّتى آباؤكم و إخوانكم بها مرتهنون... و اللَّه ما أسمعكم الرّسول شيئا إلّا و ها أنا ذا أسمعكموه Ø® 89 4 تا 6 (اى بندگان خدا عبرت گيريد، و ياد بياوريد درگذشت پدران و برادران خود را... بخدا سوگند پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله چيزى به آنها نگفت جز آنكه همان مطالب را من براى شما مى‏گويم) 2-  ضرورت شنوائى و اطاعت از امام و اللَّه ما أسمعكم الرّسول شيئا إلّا و ها أنا ذا أسمعكموه Ø® 89 6 (بخدا سوگند پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله چيزى به آنها نگفت جز آنكه همان مطالب را من براى شما مى‏گويم) 3-  ضرورت پرهيز از فريبندگى و غرور دنيا فلا يغرّنّكم ما أصبح فيه أهل الغرور، فإنّما هو ظلّ ممدود، إلى أجل معدود Ø® 89 8 (پس پيروزيهائى كه مغرور شدگان هم اكنون در آن هستند شما را نفريبد كه دنيا سايه‏اى‏

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 153

گسترده، تا سرآمدى معيّن است)

سوّم

سياسى (جاهليت عرب) اعتقادى

خطبه 90 اعتقادى، اخلاقى

اوّل-  اعتقادى

1-  خداشناسى الحمد للّه المعروف من غير رؤية، و الخالق من غير رويّة... Ø® 90 1 (سپاس خداوندى را بى آنكه ديده شود شناخته شده، و بى آنكه فكر كند پديده‏ها را آفريده است) 2-  شناخت صفات خدا الحمد للّه المعروف من غير رؤية، و الخالق من غير رويّة... Ø® 90 1 (سپاس خداوندى را بى آنكه ديده شود شناخته شده، و بى آنكه فكر كند پديده‏ها را آفريده است) 3-  ازليّت خدا الذّي لم يزل قائما دائما Ø® 90 1 (خدائى كه همواره بوده و تا ابد خواهد بود) 4-  علم خدا به همه موجودات و أحصى آثارهم و أعمالهم و عدد أنفسهم و خائنة أعينهم... إلى أن تتناهى بهم الغايات Ø® 90 4 و 5 (خدا آثار و اعمال پديده‏ها را مى‏داند، و بر شمارش آنها و تعداد نگاههاى خيانت آميز را آگاه است) 5-  جايگاه پاداش و عذاب الهى هو الّذى اشتدّت نقمته على أعدائه في سعة رحمته... و مدمّر من شاقّه، و مذلّ من (اوست خدائى كه در گستردگى رحمت، بر دشمنان سخت مى‏گيرد خدائى كه هر كس با

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 154

ناواه Ø® 90 6 و 7 او به نزاع برخيزد نابودش مى‏كند، و هر كس با او مخالفت كند او را ذليل مى‏گرداند)

دوّم-  اخلاقى

1-  ضرورت محاسبه نفس عباد اللَّه، زنوا أنفسكم من قبل أن توزنوا، و حاسبوها من قبل أن تحاسبوا Ø® 90 8 (بندگان خدا خود را بسنجيد پيش از آنكه شما را مورد سنجش قرار دهند، و خود را محاسبه كنيد قبل از آنكه شما را مورد حسابرسى قرار دهند) 2-  ضرورت خود سازى و اعلموا أنّه من لم يعن على نفسه حتّى يكون له منها واعظ و زاجر، لم يكن له من غيرها لا زاجر و لا واعظ Ø® 90 9 (بدانيد آن كس كه، نفس او را در پاكى يارى ندهد و اندرز نگويد از ديگران پند و مانعى نخواهد داشت) 3-  مراحل خودسازى عباد اللَّه، زنوا أنفسكم من قبل أن توزنوا، و حاسبوها من قبل أن تحاسبوا Ø® 90 8 (بندگان خدا خود را بسنجيد پيش از آنكه شما را مورد سنجش قرار دهند، و خود را محاسبه كنيد قبل از آنكه شما را مورد حسابرسى قرار دهند)

خطبه 91 اعتقادى، علمى، معنوى

اوّل-  اعتقادى

خداشناسى 1-  ضرورت حمد و ستايش خدا

                       

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 155

الحمد للّه الّذى لا يفره المنع و الجمود و لا يكديه إلاعطاء و الجود Ø® 91 1 (سپاس خداوندى را كه بخل و جمود بر دارائى او نمى‏افزايد، و سخاوت و بخشش از او نمى‏كاهد) 2-  شناخت صفات الهى و هو المنّان بفوائد النّعم، و عوائد المزيد و القسم عياله الخلائق... و لا يبخله إلحاح الملّحّين Ø® 91 2 تا 7 (اوست بخشنده انواع نعمت‏ها و بهره‏ها كه همه پديده‏ها جيره خوار اويند... و اصرار دريافت‏كنندگان او را به بخل وادار نسازد) 3-  عجز حواس از مشاهده خدا و الرّادع أناسىّ الأبصار عن أن تناله أو تدركه Ø® 91 4 (خدايى كه مردمكهاى چشم را از مشاهده خود بازداشت) 4-  شگفتى‏هاى آفرينش و راههاى اثبات خدا و لو وهب ما تنفّست عنه معادن الجبال و ضحكت عنه أصداف البحار... فصار كلّ ما خلق حجّة له و دليلا عليه Ø® 91 5 و 6 و 19 (آنچه از درون معادن كوهها بيرون مى‏ريزد، و آنچه از لبان پر از خنده صدفهاى درياي خارج مى‏شود... نشانه‏هاى او و دليل وجود پروردگارند) 5-  علم بى‏نهايت خدا عالم السّرّ من ضمائر المضمرين و نجوى المتخافتين... بل نفذهم علمه، و أحصاهم عدده و وسعهم عدله Ø® 91 88 تا 100 (خداى آگاه به اسرار نهفته در درون سينه‏ها، آگاه به زمزمه آهسته... علم خدا بر هر چيزى نفوذ دارد، و خدا شماره پديده‏ها را مى‏داند و همگان را روزى مى‏دهد)

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 156

6-  راه شناخت صفات خدا و ما كلّفك الشّيطان علمه ممّا ليس فى الكتاب... و لا فى سنّة النّبىّ صلّى اللَّه عليه و آله و أئمّة الهدى Ø® 91 8-  10 (آنچه را شيطان وسوسه مى‏كند كه در قرآن نيست... يا در سنّت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و امامان هدايت نيست بى اعتناء باش) 7-  شناخت صفات خدا از قرآن فانظر أيّها السّائل فما دلّك القرآن من صفته فائتم به Ø® 91 8 (درست بنگر اى پرسش كننده، آنچه را كه قرآن از صفات خدا معرّفى مى‏كند اعتقاد داشته باش) 8-  عجز در شناخت فكل علمه إلى اللَّه سبحانه فإنّ ذلك منتهى حقّ اللَّه عليك... فمدح اللَّه تعالى اعترافهم بالعجز Ø® 91 9 تا 11 (آنچه را كه عقل تو درك نمى‏كند بخداى سبحان واگذار كه نهايت حق پروردگار بر توست... خدا ستود آگاهانى را كه اعتراف به عجز خويش كردند) 9-  شناخت عظمت و قدرت خدا هو القادر الّذي إذا ارتمت الأوهام لتدرك منقطع قدرته... Ø® 91 12 تا 18 (او خداى قدرتمندى است كه اگر همه انديشه‏ها تلاش كنند تا اندازه قدرت او را بدانند ناتوانند...) 10-  شناخت آثار علم و حكمت الهى و أرانا من ملكوت قدرته و عجائب ما نطقت به آثار حكمته Ø® 91 17 تا 18 (خداوند از ملكوت قدرت خود، و شگفتى‏هاى پديده‏هاى خود كه با زبان گويا خدا را و حكمت خداوندى را باز مى‏گويند بما نشان داد)

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 157

11-  شناخت علل انحراف مشركين فأشهد أنّ من شبّهك بتباين أعضاء خلقك... و لم يباشر قلبه اليقين... و إنّك أنت اللَّه الّذى لم تتناه فى العقول Ø® 91 20 و 21 و 24 (خدايا گواهى مى‏دهم آن كس كه تو را با اندام پديده‏ها تشبيه مى‏كند... قلب او به يقين نرسيده است... تو آن خدائى هستى كه در عقل‏ها نمى‏گنجى) 12-  شناخت علل انحراف بت پرستان كذب العادلون بك، إذا شبّهوك بأصنامهم... و العادل بك كافر بما تنزّلت به محكمات آياتك Ø® 91 22 و 24 (دروغ گفتند آنانكه از تو روى گرداندند، آن كس كه از تو روى گرداند نسبت به آيات قرآن تو كافر است) 13-  عجز عقول از درك خدا و إنّك أنت اللَّه الّذى لم تتناه فى العقول فتكون فى مهبّ فكرها مكيّفا Ø® 91 24 و 25 (و تو آن خدائى كه عقلها نمى‏توانند ذات تو را درك كنند تا در انديشه خود چگونگى تو را بدانند) 14-  شگفتى آفرينش پديده‏ها قدّر ما خلق فأحكم تقديره، و دبّره فألطف تدبيره... و فطرها على ما أراد و ابتدعها Ø® 91 26 تا 31 (خدا آنچه را آفريد در اندازه‏هاى معيّن و استوار قرار داد، و بخوبى و زيبائى آنها را اداره فرمود پديده‏ها را بر اساس اراده خود آفريد، و كار خلقت آنها را خود آغاز كرد) 15-  شگفتى نظم در پديده‏ها قدّر ما خلق فأحكم تقديره، و دبّره فألطف تدبيره... و فطرها على ما أراد و ابتدعها (خدا آنچه را آفريد در اندازه‏هاى معيّن و استوار قرار داد، و بخوبى و زيبائى آنها را

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 158

Ø® 91 26 تا 31 اداره فرمود پديده‏ها را بر اساس اراده خود آفريد، و كار خلقت آنها را خود آغاز كرد) 16-  شگفتى نظم در ستارگان و ماه و خورشيد قدّر ما خلق فأحكم تقديره، و دبّره فألطف تدبيره... و فطرها على ما أراد و ابتدعها Ø® 91 26 تا 31 (خدا آنچه را آفريد در اندازه‏هاى معيّن و استوار قرار داد، و بخوبى و زيبائى آنها را اداره فرمود پديده‏ها را بر اساس اراده خود آفريد، و كار خلقت آنها را خود آغاز كرد) 17-  فلسفه بعثت انبياء و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فأهبطه بعد التّوبة ليعمر أرضه بنسله... حتّى تمّت بنبيّنا محمّد صلّى اللَّه عليه و آله حجّته Ø® 91 883 و 84 (خدا آدم را پس از توبه به زمين فرستاد تا زمين را با فرزندانش آباد سازد... تا با رسالت پيامبر ما صلّى اللَّه عليه و آله حجّت خود را تمام كند)

دوّم-  معنوى

1-  شگفتى آفرينش ملائكه ثمّ خلق سبحانه لإسكان سماواته، و عمارة الصّفيح الأعلى من ملكوته، خلقا بديعا من ملائكته... Ø® 91 39 (سپس خداوند براى سكونت دادن در آسمانها، و آباد ساختن قسمت بالاى ملكوت خود، موجوداتى شگفت از فرشتگانى را آفريد) 2-  شگفتى اقسام ملائكه و أنشأهم على صور مختلفات، و أقدار متفاوتات... و منهم من قد خرقت أقدامهم تخوم الأرض السّفلى... و ليس في أطباق السّماء موضع إهاب إلّا و عليه (فرشتگان را بصورت گوناگون، و اندازه‏هاى متفاوت آفريد... برخى از فرشتگان قدمهايشان تا ژرفاى زمين فرو رفته است... و در تمام آسمانها جائى نمى‏يابى جز آنكه‏

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 159

ملك ساجد Ø® 91 42 و 50-  64 فرشته‏اى در حال سجده است) 3-  روانشناسى ملائكه و لم ترم الشّكوك بنوازعها عزيمة إيمانهم... يزدادون على طول الطّاعة بربّهم علما و تزداد عزّة ربّهم فى قلوبهم عظما Ø® 91 47 تا 64 (شك و ترديد در ايمان فرشتگان راه ندارد... و در ادامه اطاعت و عبادت پروردگار بر آگاهى آنان افزوده مى‏شود و همواره عزّت پروردگارى عظمت خدا را در دلهاى فرشتگان زياد مى‏سازد) 4-  روش دعا و نيايش كردن اللّهمّ أنت أهل الوصف الجميل، و التّعداد الكثير... و أغننا عن مدّ الأيدي إلى سواك «Ø¥Ù†Ù‘Ùƒ على كلّ شي‏Ø¡ قدير» Ø® 91 98 تا 105 (خدايا تو داراى صفات زيبا، و خوبيهاى بى انتهائى... ما را از دست دراز كردن نزد ديگران بى نياز كن، كه تو بر هر چيزى قادرى)

سوّم-  علمى

1-  شگفتى آفرينش زمين كبس الأرض على مور أمواج مستفحلة... فهمد بعد نزقاته و لبد بعد زيفان و ثباته Ø® 91 63 تا 69 (زمين را بر امواج پر هيجان درياها قرار داد... پس آرام گرفت پس از حركتهاى شديد و پس از لرزشهاى فراوان بر جاى خود استوار ايستاد) 2-  شگفتى آفرينش آبها و درياها فلمّا سكن هيج الماء منل تحت أكنافها... فجّر ينابيع العيون من عرانين أنوفه... حتّى أنشأ لها ناشئة سحاب تحيي مواتها Ø® 91 67 و 70 (وقتى هيجان آب در اطراف زمين آرام شد... چشمه‏هاى آب را از بينى كوهها جارى ساخت... تا آنكه ابرها بحركت در آمدند و باريدند و زمين مرده را زنده گرداندند)

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 160

3-  شگفتى آفرينش كوهها فسكنت من الميدان لرسوب الجبال في قطع أديمها... و ركوبها أعناق سهول الأرضين و جراثيمها Ø® 91 72 و 73 (حركات زمين با صخره‏هاى عظيم و قلّه‏ها بلند كوهها اعتدال يافت... و با سوار شدن آب بر گردن دشت‏ها و صحراها، زمين از اضطراب آرام گرفت) 4-  شگفتى آفرينش هوا و جو و فسح بين الجوّ و بينها و أعدّ الهواء متنسّما لساكنها Ø® 91 73 (بين زمين و جوّ فاصله انداخت، و وزش باد را براى ساكنان آن آماده ساخت) 5-  شگفتى آفرينش ابرها حتّى أنشأ لها ناشئة سحاب تحيي مواتها... فلمّا القت السّحاب برك بوانيها Ø® 91 73 تا 77 (تا آنكه قطعه‏هاى پراكنده ابرها را بهم پيوست تا زمين مرده را زنده كند... پس ابرها سينه بر زمين سائيدند و آنچه بر پشت داشتند باريدند) 6-  شگفتى آفرينش سبزيجات گوناگون و گلها و گياهان أخرج به من هوامد الأرض النّبات... و حلية ما سمطت به من ناضر أنوارها Ø® 91 77 و 79 (پس از بارش‏ها انواع سبزيجات از زمين روئيد... زيباييهاى گلها هر بيننده‏اى را به وجد مى‏آورد) 7-  شگفتى آماده سازى زمين براى زندگى انسانها و خرق الفجاج فى آفاقها و أقام المنار للسّالكين على جوادّ طرقها Ø® 91 80 (در اطراف زمين درّه‏هاى عميق آفريد، و راه‏ها و نشانه‏ها براى پويندگان راه راست قرار داد)

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 161

8-  شگفتى نقش انسانها در آبادانى زمين ليعمر أرضه بنسله Ø® 91 83 (تا آدم عليه السّلام زمين را با فرزندان خود آباد سازد)

خطبه 92 سياسى، اعتقادى

اوّل-  اعتقادى (امام شناسى)

1-  آگاهى‏هاى سياسى امام عليه السّلام فإنّا مستقبلون أمرا له وجوه و ألوان، لا تقوم له القلوب و لا تثبت عليه العقول و إنّ الافاق قد أغامت Ø® 92 1 و 2 (ما بسوى امرى در حركتيم كه رنگارنگ است و قلب‏ها تحمّل آن را ندارند، و عقل‏ها آن را درك نمى‏كنند و چهره افق آن سياه و ابر آلوده است) 2-  لياقت و مديّريت امام براى رهبرى امّت و اعلموا أنّى إن أجبتكم ركبت بكم ما أعلم، و لم أصغ إلى قول القائل و عتب العاتب Ø® 92 2 (بدانيد اگر دعوت شما را بپذيرم آن گونه كه خود مى‏دانم با شما رفتار خواهم نمود، نه به سخن اين و آن و نه به سرزنش سرزنش كننده‏اى توجّه خواهم كرد) 3-  علل سكوت و عذر خواهى امام عليه السّلام فإنّا مستقبلون أمرا له وجوه و الوان Ø® 92 1 (زيرا ما به استقبال چيزى مى‏رويم كه چهره‏هاى مختلف و جهات گوناگونى دارد.) 4-  اتمام حجّت با مردم دعونى و التمسوا غيري، فإنّا مستقبلون (مرا واگذاريد و ديگرى را انتخاب كنيد، زيرا

 

                       

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 162

أمرا له وجوه ما بسوى امرى در حركتيم كه رنگارنگ است)

دوّم

سياسى-  اعتقادى

خطبه 93 سياسى، اعتقادى، تاريخى

اوّل-  سياسى-  اعتقادى

1-  آگاهى‏هاى سياسى امام عليه السّلام فاسألوني قبل أن تفقدوني... Ø® 93 2 (از من بپرسيد قبل از آنكه مرا نيابيد...) 2-  خبر از تحولّات سياسى آينده تستطيلون معه أيّام البلاء عليكم، حتّى يفتح اللَّه لبقيّة الأبرار منكم Ø® 93 5 و 6 (حوادث ناگوار و بلاها بر شما به مدّت زيادى حاكم شود تا آنكه خداوند با دست باقيمانده خوبان شما، شما را پيروز مى‏گرداند) 3-  خبر از تحوّلات سياسى بنى اميّه ألا و إنّ أخوف الفتن عندي عليكم فتنة بني أميّة Ø® 93 7 (آگاه باشيد همانا ترسناكترين فتنه از نظر من بر شما فتنه بنى اميّه است) 4-  خبر از حكومت استبدادى بنى اميّه فإنّها فتنة عمياء مظلمة: عمّت خطّتها، و خصّت بليّتها Ø® 93 8 (همانا فتنه بنى اميّه كور و ظلمانى است كه حكومتش همه جا را فرا گيرد و بلاى آن مخصوص نيكوكاران است)

دوّم-  اعتقادى (امام شناسى)

1-  ويژگيهاى امام على عليه السّلام‏

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 163

الف-  آگاهى‏هاى سياسى امام عليه السّلام فاسألوني قبل أن تفقدوني... Ø® 93 3 (از من بپرسيد قبل از آنكه مرا نيابيد...) ب-  علم غيب امام عليه السّلام به نهان‏ها فاسألوني قبل أن تفقدوني و من يقتل من أهلها قتلا و من يموت منه» موتا Ø® 93 2 و 3 (از من بپرسيد قبل از آنكه مرا نيابيد... از همه چيز خبر مى‏دهم از آن گروه كه كشته مى‏شوند يا به مرگ طبيعى مى‏ميرند) 2-  ويژگيهاى اهل بيت عليه السّلام نحن أهل البيت منها بمنجاة و لسنا فيها بدعاة Ø® 93 12 (ما اهل بيت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله از آن فتنه‏ها دوريم و در آن روزگاران مسئوليّتى نداريم) 3-  مظلوميّت امام على عليه السّلام فعند ذلك تودّ قريش-  بالدّنيا و ما فيها-  لو يرونني مقاما واحدا، و لو قدر جزر جزور، لأقبل منهم ما أطلب اليوم بعضه فلا يعطونيه Ø® 93 14 (وقتى روزگار بر قريش تنگ شود قريش دوست دارد همه دنيا را بدهد و لحظه‏اى كوتاه مرا بنگرد تا با اصرار چيزى را از آنها بپذيريم كه امروز بمن نمى‏دهند)

سوّم

تاريخ سياسى-  سياسى

خطبه 94 اعتقادى، اخلاقى

اوّل-  اعتقادى

1-  عجز انسان از درك عظمت خدا فتبارك اللَّه الّذى لا يبلغه بعد الهمم... الأوّل الّذى لا غاية له فينتهى Ø® 94 1 (پر بركت است خداوندى كه انديشه‏هاى با همّت، او را درك نخواهند كرد... اوّلى است‏

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 164

كه انتهاء ندارد تا پايان پذيرد) 2-  پيامبر شناسى الف-  خاندان پاك و بى‏نظير پيامبران فاستودعهم في أفضل مستودع، و أقرّهم فى خير مستقر... كلّما مضى منهم سلف، قام منهم بدين اللَّه خلف Ø® 94 2 و 3 (خدا نور پيامبران را در بهترين جايگاه و در پاكترين رحم‏ها قرار داد... هرگاه پيامبرى دوران زندگى او پايان مى‏گرفت پيامبر ديگرى مى‏آمد و دين خدا را حفظ مى‏فرمود.) ب-  ويژگيهاى رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله حتّى أفضت كرامة اللَّه سبحانه و تعالى إلى محمّد صلّى اللَّه عليه و آله نبتت فى حرم، و بسقت فى كرم Ø® 94 3 تا 5 (تا آنكه كرامت خداى سبحان به بعثت پيامبر اسلام، محمد صلّى اللَّه عليه و آله رسيد... او كه در حرم أمن الهى روئيد، و در خانواده بزرگى رشد كرد) ج-  ويژگيهاى اخلاقى و معنوى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فهو إمام من التّقى، و بصيرة من اهتدى... سيرته القصد و سنّته الرّشد و كلامه الفصل و حكمه العدل Ø® 94 6 و 7 (پس پيامبر رهبر پرهيزكاران، عامل بينائى هدايت خواهان است... راه و رسم او ميانه روى، سنّت او عامل رشد و تكامل، سخن او جدا كننده حق از باطل، و حكم او عدل بود)

دوّم-  اخلاقى

1-  ضرورت عمل گرائى اعملوا، رحمكم اللَّه على أعلام بيّنة، فالطّريق نهج يدعوا إلى دار السّلام Ø® 94 8 (خدا شما را رحمت كند عمل كنيد بر نشانه‏هاى روشن، زيرا راه هدايت شما را به بهشت مى‏رساند)

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 165

2-  ضرورت استفاده از فرصت‏ها و أنتم فى دار مستعتب على مهل و فراغ و الصّحف منشورة... و الأعمال مقبولة Ø® 94 8 و 9 (مردم هم اكنون در دنيا مهلت و فرصت داريد، نامه عمل باز است... و اعمال شما را مى‏پذيرند)

خطبه 95 اعتقادى، تاريخى

اوّل-  اعتقادى

1-  پيامبر شناسى الف-  فلسفه بعثت رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بعثه و النّاس ضلّال فى حيرة... و دعا إلى الحكمة و الموعظة الحسنة Ø® 95 1 و 2 (پيامبر را مبعوث كرد در حالى كه مردم در گمراهى و سرگردانى قرار داشتند... مردم را به دانش و پندهاى نيكو فرا خواند ب-  گرفتاريهاى عرب در جاهليت بعثه و النّاس ضلّال فى حيرة... و دعا إلى الحكمة و الموعظة الحسنة Ø® 95 1 و 2 (پيامبر را مبعوث كرد در حالى كه مردم در گمراهى و سرگردانى قرار داشتند... مردم را به دانش و پندهاى نيكو فرا خواند ج-  شناخت جاهليت عرب بعثه و النّاس ضلّال فى حيرة... و دعا إلى الحكمة و الموعظة الحكمة و الموعظة الحسنة و بلاء من الجهل Ø® 95 1 و 2 (پيامبر را مبعوث كرد در حالى كه مردم در گمراهى و سرگردانى قرار داشتند... مردم را به دانش و پندهاى نيكو فرا خواند و مردم دچار بلاى جهل و نادانى بودند) د-  ويژگيهاى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله‏

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 166

فبالغ صلّى اللَّه عليه و آله فى النّصيحة، و مضى على الطّريقة و دعا إلى الحكمة و الموعظة الحسنة خ 95 2 (پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله در اندرز دادن مردم تلاش فراوان كرد، و به راه راست رفت، و به دانش و پندهاى نيكو فراخواند)

خطبه 96 اعتقادى

اعتقادى 1-  ضرورت حمد و ستايش الهى الحمد للّه الأوّل فلا شي‏Ø¡ قبله، و الآخر فلا شي‏Ø¡ بعده Ø® 96 1 (ستايش خدايى را سزاست كه اوّل است و چيزى قبل از او نبود و آخر است و چيزى پس از او نيست) 2-  شرافت خاندان رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله مستقّره خير مستقر، و منبته أشرف منبت، في معادن الكرامة Ø® 96 2 (جايگاه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بهترين جايگاه، در بهترين مكان روئيده شد، و در معدن كرامتها قرار داشت) 3-  ويژگيهاى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله مستقّره خير مستقر، و منبته أشرف منبت، فى معادن الكرامة Ø® 96 2 (جايگاه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بهترين جايگاه، در بهترين مكان روئيده شد، و در معدن كرامتها قرار داشت) 4-  موفقيّت‏هاى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله دفن اللَّه به الضّغائن، و أطفأ به الثوائر، ألّف به إخوانا Ø® 96 3 (بوسيله پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله كينه‏ها را خدا دفن كرد، و آتش دشمنى‏ها خاموش شد، و دلهاى‏

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 167

مسلمانان با مهر برادرى پيوند گرفت)

خطبه 97 سياسى، اخلاقى، اعتقادى

اوّل-  سياسى

1-  آينده شوم ستمگران و لئن أمهل الظّالم فلن يفوت أخذه، و هو له بالمرصاد Ø® 97 1 (اگر خداوند به ستمگر مهلت دهد، كيفر او را از ياد نمى‏برد، و در كمينگاه ستمگر نشسته است) 2-  Ø¹Ù„Ù„ پيروزى شاميان ليس لأنّهم أولى بالحقّ منكم و لكن لإسراعهم إلى باطل صاحبهم Ø® 97 2 و 3 (شاميان در حق از شما سزاوارتر نيستند امّا چون، شتابان بسوى رهبر باطل مى‏روند پيروزند) 3-  علل شكست كوفيان استنفرتكم للجهاد فلم تنفروا، و أسمعتكم فلم تسمعوا Ø® 97 2 (شما را براى جهاد كوچ مى‏دهم، اطاعت نمى‏كنيد، فرمان جنگ را بگوش شما خواندم امّا نشنيده گرفتيد) 4-  روانشناسى سياسى مردم كوفه استنفرتكم للجهاد فلم تنفروا، و أسمعتكم فلم تسمعوا Ø® 97 2 (شما را براى جهاد كوچ مى‏دهم، اطاعت نمى‏كنيد، فرمان جنگ را بگوش شما خواندم امّا نشنيده گرفتيد) 5-  روانشناسى دشمن ليس لأنّهم أولى بالحقّ منكم و لكن لإسراعهم إلى باطل صاحبهم Ø® 97 2 و 3 (شاميان در حق از شما سزاوارتر نيستند امّا چون، شتابان بسوى رهبر باطل مى‏روند

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 168

پيروزند)

دوّم-  اخلاقى (اخلاق سياسى)

1-  نكوهش از ارزش‏هاى مسخ شده اخلاقى استنفرتكم للجهاد فلم تنفروا، و أسمعتكم فلم تسمعوا Ø® 97 2 (شما را براى جهاد كوچ مى‏دهم، اطاعت نمى‏كنيد، فرمان جنگ را بگوش شما خواندم امّا نشنيده گرفتيد) 2-  ارزشهاى اخلاقى كه در دشمن موجود است ليس لأنّهم أولى بالحقّ منكم و لكن لإسراعهم إلى باطل صاحبهم Ø® 97 2 و 3 (شاميان در حق از شما سزاوارتر نيستند امّا چون، شتابان بسوى رهبر باطل مى‏روند پيروزند) 3-  ارزشهاى اخلاقى اصحاب رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله لقد كانوا يصبحون شعثا غبرا، و قد باتوا سجّدا و قياما... Ø® 97 14 (ياران پيامبر شب را در حالى صبح مى‏كردند كه در عبادت بودند با موهاى ژوليده و چهره‏هاى غبار آلود...)

سوّم-  اعتقادى (امام شناسى)

1-  ويژگيهاى عقيدتى و معنوى امام عليه السّلام و إنّى لعلى بيّنة من ربّي، و منهاج من نبيّي، و إنّي لعلى الطّريق الواضح ألقطه لقطا Ø® 97 11 و 12 (و همانا من بر دليل روشن پروردگارم قرار دارم و بر راه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله مى‏رود و بر راه روشن حق با آگاهى قدم بر مى‏دارم) 2-  ايمان و يقين امام عليه السّلام و إنّى لعلى بيّنة من ربّي، و منهاج من نبيي، و إنّي لعلى الطّريق الواضح ألقطه لقطا (و همانا من بر دليل روشن پروردگارم قرار دارم و بر راه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله مى‏رود و بر راه‏

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 169

Ø® 97 11 و 12 روشن حق با آگاهى قدم بر مى‏دارم) 3-  ضرورت پيروى از اهل بيت عليه السّلام انظروا أهل بيت نبيّكم فالزموا سمتهم... و لا تسبقوهم فتضلّوا Ø® 97 12 و 13 (به اهل بيت پيامبرتان بنگريد، از آن جهت كه آنها مى‏روند برويد... از آنها پيشى نگيريد كه گمراه مى‏شويد)

خطبه 98 سياسى، تاريخى

اوّل-  سياسى

1-  خبر از حكومت مستبدّانه طولانى بنى اميّه و اللَّه لا يزالون حتّى لا يدعوا للّه محرّما إلّا استحلّوه Ø® 98 1 و 2 (سوگند بخدا بنى اميّه نابود نمى‏شوند تا آنكه همه حرامهاى الهى را حلال بشمارند) 2-  روانشناسى سياسى مردم در حكومت بنى اميّه و حتّى يقوم الباكيان يبكيان: باك يبكي لدينه و باك يبكي لدنياه... و حتّى يكون أعظمكم فيها عناء أحسنكم باللّه ظنّا Ø® 98 2 و 3 (مردم در حكومت بنى اميّه گريانند، گروهى براى دين و گروه ديگر براى دنيا گريه مى‏كنند... و آنانكه بهترين عقيده را نسبت بخدا دارند بيشتر مورد ستم قرار دارند) 3-  روش مبارزه با بنى اميّه فإن أتاكم اللَّه بعافية فاقبلوا، و إن ابتليتم فاصبروا، فإنّ «Ø§Ù„عاقبة للمتّقين» Ø® 98 4 (اگر خدا شما را سلامتى عطا كرد شكر كنيد، و اگر به بلايى مبتلا شديد صبر كنيد كه همانا سرانجام با پرهيزكاران است)

دوم

تاريخ سياسى سياسى‏

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 170

 

خطبه 99 اخلاقى

اخلاقى 1-  روش دعا و نيايش نحمده على ما كان... و نسأله المعافاة فى الأديان Ø® 99 1 (ستايش خداوند را بر نعمت‏ها... و از خدا درخواست سلامت در دين را داريم) 2-  ضرورت آخرت گرائى و كوچ كردن از دنيا عباد اللَّه، أوصيكم بالرّفض لهذه الدّنيا التاركة لكم... Ø® 99 2 (اى بندگان خدا شما را به كوچ كردن از دنيائى سفارش مى‏كنم كه روزى شما را ترك خواهد كرد) 3-  ضرورت توجه به فنا پذيرى دنيا و كلّ مدّة فيها إلى انتهاء، و كلّ حىّ فيها إلى فناء Ø® 99 2 و 5 و 6 (هر مهلتى در دنيا پايان مى‏يابد، و هر زنده‏اى بسوى نابودى مى‏رود) 4-  پرهيز از دنيا زدگى و لذّت گرائى فلا تنافسوا فى عزّ الدّنيا و فخرها... فإنّ عزّها و فخرها إلى انقطاع Ø® 99 5 و 6 (براى عزّت و سربلندى دنيا اين همه تلاش نكنيد... زيرا عزّت و سربلندى دنيا نابود شدنى است) 5-  ضرورت عبرت گرفتن از تاريخ گذشتگان Ø£ و ليس لكم فى آثار الأوّلين مزدجر، و فى آبائكم الماضين تبصرة و معتبر، إن كنتم تعقلون Ø® 99 7 (آيا در زندگى گذشتگان هشدارها نيست و در زندگى پدران شما كه رفتند آگاهى و عبرتى وجود ندارد اگر عاقل باشيد) 6-  ضرورت توجه به حالات گوناگون اهل دنيا

 

فرهنگ‏موضوعات‏كلى‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ى 171

أولستم ترون أهل الدّنيا يصبحون و يمسون على أحوال شتّى... و على أثر الماضي ما يمضي الباقي Ø® 99 8 و 9 (آيا اهل دنيا را نمى‏بينيد كه صبح و شب مى‏كنند با حالات گوناگون... و آيندگان چونان گذشتگان خواهند بود) 7-  ضرورت ياد مرگ و الموت... ألا فاذكروا هاذم اللّذّات، و منقّص الشّهوات... Ø® 99 10 (آگاه باشيد. ياد بياوريد مرگ را كه نابود كننده لذّتها و زايل كننده شهوت‏ها است)

Copyright © 2009 The AhlulBayt World Assembly . All right reserved